پــاداش و آثــار روزه

از محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله سوال شد پاداش كسي كه روزه بگيرد چيست؟حضرت فرمودند:«هر مؤمني كه ماه رمضان را روزه بگيرد و آن را تقديم به خدا كند ، خداوند هفت خصلت را در او قرار مي دهد:

❶ مال حرام را از جسمش مي زدايد.
❷ به رحمت الهي تقرب مي يابد.
❸ كفاره اشتباه پدرش آدم عليه السلام را داده است.
❹ خداوند، شدت و سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد.
❺ از گرسنگي و تشنگي در روز قيامت، در امان مي ماند.
❻ وارد بهشت مي شود و از وارد شدن به آتش جهنم مصون مي ماند.
❼ خداوند او را از ميوه هاي بهشتي بهره مند مي سازد.»

منبع: تفسیر شریف البرهان، مرحوم علامه بحرانی

پاسخ شهید مطهری به یک انتقاد از روزه

پاسخ استاد مطهری به یک انتقاد مشهور از روزه: روزه از نیروی کار می‌کاهد

مگر بشر فقط باید کار بکند؟ مگر بشر یک ماشین است که حداکثر استحصال را باید از این ماشین کرد؟ مگر حیوانِ بارکش است؟ مگر بشر دل ندارد؟

مگر بشر روح ندارد؟ مگر بشر احتیاج به تقوا ندارد؟ آیا بشر فقط احتیاج به یک چیز دارد و آن کار است؟ دیگر احتیاج به آدمیت ندارد؟ احتیاج به اینکه طبیعت سرکش را رام کند ندارد؟ احتیاج به اینکه شهوات خودش را بشکند ندارد؟ احتیاج به اینکه اراده عقلانی و انسانی خودش را تقویت کند ندارد؟ همه چیز را باید از دریچه کار ببینیم و کار فقط؟!

منبع: استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص53

نجات دهنده مومن !!

 امام سجاد (عليه السلام) می فرمایند :

ثَلاثٌ مُنجِياتٌ لِلمؤمِنِ : كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ و اغتِيابِهِم ، و إِشغالُهُ نَفسَهُ بِما يَنفَعُهُ لِآخِرَتِهِ و دُنياهُ ، و طُولُ البُكاءِ على خَطيئَتِهِ.

سه چيز نجات دهنده مومن است :

نگه داشتن زبانش از مردم و از غيبت كردن آنها ، مشغول شدن به آنچه براى آخرت و دنيايش سودمند است ، و بسيار گريستن بر گناهانش.

منبع:بحارالأنوار ، ج75 ، ص140 ، ح 30

 

خلف وعده خدا

فردی نزد امیرمؤمنان علی(ع) آمد و از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت:با این که خداوند فرموده دعا کنید من اجابت میکنم چرا ما دعا میکنیم و به اجابت نمیرسد: امام در پاسخ فرمود: فکر و قلب شما در هشت چیز خیانت کرده، از این رو دعاهایتان مستجاب نمیشود، آن هشت مورد را اصلاح کنید تا نتیجه دعاهایتان را ببینید
*خدا را شناخته اید، اما حق او را ادا نکرده اید، به همین دلیل معرفت و شناخت شما سودی به حالتان ندارد.
* به فرستادة او ایمان آورده اید، اما در عمل با سنتش به مخالفت برخاسته اید. پس ثمرة ایمان شما کجا است؟
* قرآن و کتاب او را خوانده اید، ولی به دستورهای قرآن عمل نمی کنید به زبان می گوییدسمعنا و اطعنا (شنیدیم و اطاعت کردیم )ولی بعد به مخالفت برخاستید
* با گریه و اشک چشم می گویید از عذاب جهنم و کیفر خدا میترسید، اما کارهایی می کنید که شما را به جهنم نزدیک می سازد.
* می گویید به پاداش های مادی و معنوی خداوند علاقه دارید، اما همواره کاری انجام می دهید که شما را از آن دور می سازد.
*از نعمتهای مادی و معنوی خداوند بهره مند می شوید، اما شکر آن را به جا نمی آورید.
* به شما دستور داده دشمن شیطان باشید، ولی در عمل طرح دوستی با او می ریزید. ادعای دشمنی با شیطان دارید اما عملاً با او مخالفت نمی کنید.
* عیبهای مردم را می بینید و بازگو می کنید، ولی عیوب خود را نمی بینید با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد، در حالی که درهای اجابت دعا را بسته اید؟ تقوا پیشه کنید و با توبه و تهذیب نفس و خودسازی در تزکیة روح و پاکی قلب بکوشید. اعمال خود را اصلاح کنید و مبارزه با فساد و گناه را از طریق امر به معروف و نهی از منکر پیگیر باشید، تا خدا دعایتان را اجابت نماید.
وقتی در جامعه ای فساد و حرام خواری گسترش پیدا می کند و امر به معروف و نهی از منکر ترک می شود، هرچه خدا را بخوانند، اجابت نمی شود.
از جمله موانع دیگراستجابت دعا، تأخیر نمازهای واجب از اول وقت، بدبینی و سوء نیت نسبت به علمای دین و مؤمنان و دینداران، بدزبانی اعم از فحش و توهین و بی احترامی به مردم غذای حرام، ترک صدقه و انفاق در راه خدا، ندادن خمس و زکات است. كه با مراجعه به كتابهاي اخلاقي از قبيل معراج السعاده‌ جامع السعادات راه روشن مي توان به خوبي آن ها را شناخت و در رفع آنها كوشيد

  منبع : بحار ج ۹۳ ص277

در سختي‏ها از اهل بيت ياري بجوئيد

امام رضا عليه‏ السلام مي ‏فرمايند: زماني که به شما شدت و سختي وارد شد، از خداوند بوسيله‏ ي ما ياري بجوئيد که آن فرمايش الهي است که مي‏ فرمايد: (و لله الأسماء الحسني فادعوه بها) [اعراف / 180] .

بعد امام رضا عليه‏ السلام فرمود که امام صادق عليه‏ السلام فرمودند: به خدا سوگند ما هستيم آن اسماء الحسني آنچناني که از کسي چيزي قبول نمي‏شود مگر به شناخت و معرفت ما.
امام رضا عليه‏ السلام فرمودند: پس خداوند را به اسماء حسني ما بخوانيد.

منبع:[بحار الانوار، ج 94، ص 5]