روز جمعه

نام یکی از روزهای هفته است که در دوران جاهلیت آن را عروبه می‌نامیدند و می‌گویند نخستین کسی که آن را جمعه نامید، کعب بن لوی بن غالب ،‌ یکی از اجداد پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، بود.
در میان ایام هفته، شب و روز جمعه فضیلت و برتری ویژه‌ای دارد. از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده که روز جمعه سرور روزهاست، و بر روزهای عید قربان و عید فطر نیز برتری دارد. در ساعاتی از روز جمعه، بنده هر چیزی از خدا بخواهد، خداوند به وی عطا می‌کند.
تمامی ملائکه مقرب، آسمان، زمین، کوه و دشت و دریا و باد در این روز بیمناک‌اند که قیامت برپا گردد.
رسول خدا فرمود: بهترین روزی که خورشید بر آن می‌تابد روز جمعه است.
امام صادق علیه السلام نیز فرمود: در شب جمعه از گناهان اجتناب بورزید که گناه و عقاب در آن دو برابر است، چنانچه ثواب کار نیک نیز در آن دو چندان است.
و نیز فرمود:«صدقه دادن در روز جمعه دو چندان محسوب می‌گردد.»

در شب و روز جمعه ادعیه جمعه و. . . و اعمال خاصی همچون تلاوت دعای کمیل ، غسل روز جمعه و نماز جمعه وارد شده و ثواب فراوانی برای آن وعده داده شده؛ و نیز احیاء و شب زنده داری برای دعا و مناجات در شب جمعه توصیه شده است. دعا در شب و روز جمعه، عذاب را برطرف می‌کند و مستجاب می‌شود.

امام محمد باقر علیه السلام فرمود: در هر شب جمعه، از اول شب تا آخر آن، فرشته‌ای از سوی خداوند از عرش الهی ندا می‌کند:«آیا مؤمنی هست که پیش از طلوع صبح، برای آخرت و دنیای خود، توبه، روزی، شفای بیماری، و نجات از زندان مرا بخواند تا من دعای او را مستجاب، توبه‌اش را قبول، روزی‌اش را زیاد، بیماری و غم‌اش را برطرف، و ستم ستمگر را از او دفع کنم؟»

منابع :
مفاتیح الجنان، ‌المعارف و المعاریف ج 2 ص 613، دایره المعارف تشیع،‌ ج 7

منبع:daneshnameh.roshd.ir

گمنام ترین گمنامان عالم امکان...

ای شهید گمنام!

 
من و تو در گمنامی با هم شریکیم

 
تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را

 
تو پلاکت را گم کردی و من همه چیزم را


تو پلاکت را گم کردی و من خدا را

 
به راستی چقدر زیبا مادرت زهرای اطهر سلام الله علیها را درک کردی

که از خدا خواستی گمنام بمانی …

آری!

 
ما هویتمان را گم کرده ایم

 
ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم

 
پس ای شهید!

 
برایمان حمدی بخوان که تو زنده ای و ما مُرده…

منبع: deleshahid.blogfa.com

خاطره آیت الله بهجت از شیخ فضل الله نوری

 زمانی در جلسه مرحوم آیت الله محمد تقی شیرازی معروف به میرزای دوم، مرحوم شیخ عبد الکریم حائری و آیت الله شیخ فضل الله نوری حضور داشتند، در آن جلسه به مرحوم میرزا اطلاع دادند شیخی ساده‌ وارد شده و می‌خواهد شما را ببیند، وقتی وارد شد، میرزا خیلی او را احترام کرد و مسائل علمی بین آن‌دو مطرح شد آن شخص «ملا فتح علی سلطان آبادی» بود، از میرزا سئوال کرد، این دو نفر یعنی «مرحوم حائری و شیخ فضل الله نوری» کیستند ؟ میرزا در جواب فرمود، ایشان شیخ فضل الله نوری است، ملا فتح علی گفت: اگر او شیخ فضل الله است، می‌بینم که از عراق به ایران می‌رود و به جرم حق گویی کشته می‌شود، گفت، این آقا کیست گفتند: شیخ عبد الکریم حائری، تاملی کرد و گفت، ایشان نیز به ایران می‌رود و مرجعیت تامی می‌یابد، مرحوم حاج شیخ عبد الکریم گفته بود من نمره دوم و سوم علمای عراق هستم؛ من کجا و ایشان کجا، بالاخره به قم آمد و مرجع منحصر بفرد ایران شد.
این مطالب را چه کسی باور می‌کند، ‌هاضمه مردم نمی‌تواند درک کند و از این قبیل حکایات زیاد نقل می‌نمودند مرحوم آیت الله شیخ محسن اراکی در اراک تفسیر قرآنی می‌گفتند، ایشان نقل می‌کرد در ذیل آیه « یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ به ما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ (مجادله؛ 11) » روایتی دیدم که مضمون آن روایت این بود، اگر کسی در طلب علم باشد و از دنیا برود در درجه انبیا است و ایشان می‌گفت؛ کتاب را بستم و برایم سئوال شد، چگونه چنین مطلبی ممکن است و نتوانستم این مسئله را درک کنم تا اینکه فردا درس رفتم، شخصی گفت؛ عرضی دارم؛ گفتم: بعد از درس در خدمت هستم، بعد از درس به من گفت: دیشب رسول الله را خواب دیدم و فرمود؛ به شیخ بگو این روایت صحیح است و من گفته‌ام.!

منبع:www.farhangnews.ir

وصايای امام صادق علیه السلام هنگام شهادت

اودر لحظه مرگ وصايایي چندي می نماید که برخي درامر امامت برخي درزمينه مسائل خانوادگي وبخشي درمورد عامه است.

- به فرزندان خود گفت: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَاَنتُم مُسلِموُن: بکوشيد که جز مسلمان نميريد.

- به کسان وخويشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ. شفاعت ما به کسي که نماز راکوچک بشمارد نمي رسد

- به خانواده خود وصيت کرد که پس ازمرگش تا چند سال درموسم حج درمني براي او مراسم عزاداري برپاکنند.
- دستور داد براي خويشان وکسان هديه اي بفرستند، حتي هفتاد دينار براي حسن افطس از خويشان او. وحسن افطس همان کسي است که با خنجر به امام حمله کرده بود ومي فرمود مي خواهد آيه قرآن رادرمورد صله رحم اجرا کند.
- درباره امام پس ازخود، امام کاظم(عليه السلام) رابراي چندمين بار منصوب کرد که او درآن هنگام براساس سندي بیست سال داشت.

- بخشي از سفارشهاي او درباره غسل وکفن وقبر خود بود که احکام اسلامي دراين زمينه وجود دارد.

- وبالاخره بخشي از وصيت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار وآرامش، حفظ زبان، پرهيز ازدروغ وتهمت ودشمني، دوري ازتجاوز کار، پرهيز ازحسادت وترک معاصي و… بود.

منبع:www.beytoote.com

امام(ره) :علم براي قلب ناپاك مايه هلاكت است .

امام راحل در كتاب جهاد اكبر درباره اهميت تهذيب نفس و پاكسازي جان از رذايل اخلاقي و تاريكي هاي مفاسد اخلاقي سخن گفته اند از جمله مي فرمايند: «اگر انسان خباثت را از نهادش بيرون نكند، هر چه درس بخواند نه تنها فايده اي بر آن مترتب نمي شود بلكه ضررها دارد. علم وقتي در اين مركز پليد وارد شد، شاخ و برگ خبيث به بار آورده، شجره خبيثه مي شود. هر چه اين مفاهيم در قلب سياه و غير مهذب انباشته گردد، حجاب زيادتر مي شود. در نفسي كه مهذب نشده، علم حجاب ظلماني است: «العلم هو الحجاب الاكبر» لذا شر عالم فاسد براي اسلام از همه شرور خطرناكتر و بيشتر است. علم نور است، ولي در دل سياه و قلب فاسد دامنه ظلمت و سياهي را گسترده تر مي سازد. علمي كه انسان را به خدا نزديك مي كند، در نفس دنيا طلب باعث دوري بيشتر از درگاه ذي الجلال مي گردد. علم توحيد هم اگر براي غير خدا باشد، از حجب ظلماني است، چون اشتغال به ما سوي الله است»، (جهاد اكبر، ص 18)
امام راحل بطور صريح بيان مي نمايند همزمان با آموزش علم به تهذيب نفس رو آوريد و ريشه آلودگيهاي باطني را از وجود خود بزدائيد اگر اين ريشه خشك نشود، نه تنها علم آموزي براي آن وجود آلوده سودي ندارد بلكه باعث آلودگيها و مفاسد بيشتري مي شود در نتيجه در مرتبه اول موجب نابودي عالم فاسد مي شود و در مربته دوم اين فساد به ديگران يعني به جامعه انساني آسيب خواهد رساند. تاريخ و تجربه نشان داده است آسيب و زياني كه جوامع بشري از جانب عالمان غير مهذب و غير سالم كشيده بسيار بيشتر از افراد عامي و عادي بوده است.
اين موضوع درباره علما و فضلاي حوزه هاي علميه و دانشجويان دانشگاههاي كشور اهميت بيشتري پيدا مي كند به همين سبب در نظر امام راحل كسب فضايل و مكارم اخلاقي و موازين انساني از وظايف بسيار مشكل و بزرگي است كه بر دوش اين اقشار جامعه است علم اگر با تهذيب نفس و تزكيه جان همراه شود منشاء بركات و خيرات بسياري خواهد شد كه منجر به اصلاح جوامع بشري خواهد گرديد.
منبع:www.askdin.com

 

 
مداحی های محرم