کودتای نافرجام "نقاب"، شکستی دیگر در پرونده سیاه آمریکا


هجدهم تیر سال 59 یعنی 34 سال پیش برخی مزدوران آمریکایی با هدایت استکبار قصد داشتند تا در پایگاه هوایی نوژه همدان کودتای نظامی علیه نظام اسلامی انجام دهند که با هوشیاری سربازان و پاسداران ولایت و انقلاب اسلامی این کودتا نافرجام ماند و در نوژه خفه شد.

برنامه ریزی برای کودتا

در دی ماه 1358 یکی از هواداران شاپور بختیار به نام مهندس قادسی ، نمودار سازمانی را تهیه کرد و نام آن را «نقاب» گذاشت. نام نقاب جمع حروف اول «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان دارای شورایی شامل مسوول تهران، مسوول امور شهرستان ها ، مسوول امور وزارتخانه ها، مسوول امور دانشگاه ها، انتشارات و تبلیغات ، مسوول امور ایلات و مسوول امور چریکی بود.

از نظر مسوولان نقاب، فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور بود و با تصوری که از کودتای 28 مرداد 1332 داشتند، فکر می کردند با سقوط تهران همه کشور تسلیم آنها می شود.

علل انتخاب پایگاه شهید نوژه

سران کودتا برای شروع کار درصدد در اختیار گرفتن یک پایگاه نظامی برآمدند که دارای هواپیما، به تهران نزدیک، در خارج از شهر، عناصر آن قابل جذب و رهبران عملیات هوایی با پرسنل و اماکن آن آشنایی داشته باشند.

به این ترتیب پایگاه هوایی شهید نوژه برای شروع کودتا انتخاب شد. پایگاهی هوایی که در 46 کیلومتری مرکز استان همدان و در ورودی شهر کبودرآهنگ قرار داشت و تیمسار محققی، تیمسار سعید مهدیون، سروان حمید نعمتی، سروان ایرج ایران نژاد و چند تن دیگر از سران این کودتای نافرجام نظامی در آن خدمت کرده بودند و اماکن و پرسنل این پایگاه را می شناختند.

این پایگاه قبل از انقلاب به نام «پایگاه شاهرخی» خوانده می شد و بعد از انقلاب مدت کوتاهی به «پایگاه حر» نام گرفت و به دنبال شهادت سرهنگ دوم خلبان محمد نوژه از خلبانان فداکار این پایگاه که در پاسخگویی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) برای کمک رسانی به شهید چمران و جلوگیری از سقوط پاوه در تاریخ 25 مرداد 1358 به شهادت رسید، نام این پایگاه به پایگاه هوایی شهید نوژه تغییر کرد.

ترکیب کودتا گران

طبق اسنادی موجود برای تصرف پایگاه نوژه به عنوان کلید عملیات کودتای نظامی نقاب قرار بود 12 گروه مرکب از 100 تن از کلاه سبزهای تیپ نوهد، 300 تا 400 نفر از فریب خوردگان ایل بختیاری و 12 نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سرگرد «کوروش آذرتاش» فرمانده تیپ23 نوهد پیش از انقلاب جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند که این کار بسیار دقیق و حساب شده برنامه ریزی شده بود.

طبق نقشه این کودتا قرار بود پس از تصرف پایگاه تیمسار محققی برای رهبری عملیات هوایی در اتاق فرماندهی مستقر شده و همزمان سروان حمید نعمتی، سروان محمد ملک، سروان کیومرث آبتین و سروان فرخزاد جهانگیری که هر کدام فرمانده یک گروه پروازی بودند، نخستین اسکادران هوایی را به پرواز در آورند.

این اسکاداران شامل 16 هواپیما از 53 فروند هواپیمای مجهز به سلاح سنگین بود که برای عملیات در نظر گرفته شده بود .

در طرح این کودتا، عملیات هوایی نقش محوری داشت، بنابراین هواپیما ها باید مسلح به سلاح سنگین و آماده پرواز می شدند.

چگونگی شروع کودتا

همچنین سران این کودتای نافرجام نظامی آن زمان که جنگ تحمیلی هنوز آغاز نشده بود اما بین ایران و عراق خصومت وجود داشت، با ارتش بعثی عراق هماهنگ کردند که در روز 19 تیر 1359و در ساعت مقرر وارد حریم هوایی منطقه شوند و در پی عملیات هوایی عراق، آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا بود به صدا درآید و پرسنل هواپیماها را مسلح و آماده پرواز کنند، به طور همزمان خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر برای حرکت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق و در واقع برای حرکت به سوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده پرواز کنند.

اهداف بمباران

طبق برنامه عملیاتی کودتا قرار بود با رسیدن هواپیماها به تهران بیت حضرت امام (ره)، فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران، ستاد مرکزی کمیته های انقلاب، پادگان ولی عصر(عج)، پادگان امام حسین(ع) و چند نقطه مهم دیگر بمباران شود .

همچنین برنامه ریزی شده بود پس از بمباران های هوایی، هواپیماها با شکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت می دادند که مرحله دوم کودتا را آغاز کند.

در این مرحله باید صدا وسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر می شدند و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامی ایجاد می شد. طبق برنامه اگر نیروی زمینی موفق نمی شد صدا و سیما را تسخیر کند، هواپیماها آنجا را بمباران می کردند.

 افشای کودتا

سه روز مانده به موعد کودتا یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود، در تهران با سروان حمید نعمتی ملاقات می کند. حمید نعمتی به او می گوید مأموریت تو بمباران بیت امام (ره) است و ما می توانیم تا پنج میلیون نفر را بکشیم.

گویا شگرد حمید نعمتی این بود که در نخستین دیدار توجیهی کودتا به خلبانان عضوگیری شده چنین جمله ای را می گفت تا از میزان آمادگی آنها برای شرکت در کودتا و کشتار میلیونی مردم اطلاع یابد.

خلبان یاد شده در مقابل نوع ماموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر و مردد شد، اما به دلیل ترس از سران کودتا نمی دانست چه باید کند.

وی پس از خروج از خانه حمید نعمتی، تشویش و نگرانی بر او مسلط شده و می خواست موضوع را با کسی در میان بگذارد.

آن شب در خانه موضوع کودتا را با برادر و مادرش در میان می گذارد و مادر که بشدت ناراحت شده بود پاسخ می دهد تو نه تنها نباید این کار را بکنی، بلکه باید به انقلابیون خبر دهی و جلوی این کار را بگیری که اگر غیر از این باشد شیرم را حلالت نمی کنم.

این سخن مادر موجب می شود در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یاد شده تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا، ماجرای کودتا را افشا کند.

او از خانه خارج می شود و پس از پرس و جوها و دوندگی های مختلف، حدود اذان صبح منزل حضرت آیت الله خامنه ای را یافته و خود را به آنجا می رساند.

مقام معظم رهبری این واقعه را چنین تعریف می کنند: شبی حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را بشدت می زنند، من رفتم دیدم می گویند یک ارتشی آمده و با شما کار واجب دارد، دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته سرش را فرو برده، گفتم شما با من کار دارید، بلند شد و گفت: بله گفتم: چکار دارید، گفت: کار واجبی دارم و فقط به خودتان می گویم… من به حرفش حساس شدم… احتمال این بود که سوء نیتی داشته باشد اما دیدم نمی شود به حرفش گوش نداد… یک جایی گوشه حیاط نشستیم… آثار بیخوابی و خیابانگردی و خستگی و هیجان در او پیدا بود. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعی تشکیل شده و تصمیمی بر کودتایی گرفته و پولهایی به افراد زیادی داده اند، به خود من هم پول داده اند… قرار است جماران و چند جای دیگر را بمباران کنیم. پرسیدم: کی قرار است این کودتا انجام شود، گفت: امشب.

من دیدم مسئله خیلی جدی است و باید آن را پیگیری کنم، در این بین این احتمال را می دادم که یک سیاست باشد و بخواهند ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این احتمالات، لازم بود آن را پیگیری کنیم.

افشاگری دومین نفر

چند ساعت پس از افشای کودتا به وسیله خلبان یاد شده، یکی از درجه داران تیپ (23) نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می کند و پس از افشای کودتا و اعتراف به اینکه قرار است به همراه عده ای دیگر در براندازی جمهوری اسلامی شرکت کند، یک پاکت حاوی بخشی از طرح عملیات کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار می دهد، به این ترتیب به فاصله چند ساعت از سوی دو عنصر جذب شده به کودتا، اقدام به «ضد کودتا» تبدیل می شود و انقلاب در برابر خطری که در چند قدمی اش کمین کرده بود، آگاه می شود.

این ضد کودتا، گرچه به وسیله دو فرد که از اقدام یکدیگر بی اطلاع بودند صورت گرفت اما عمل این دو نفر در واقع ترجمان اراده یک ملت انقلابی برای دفاع از انقلابشان بود.

از همان زمان که احتمال وقوع کودتا احساس شده بود، ستادی مرکب از واحدهای اطلاعات سپاه همدان، گروه مهندسی سپاه همدان، انجمن اسلامی نیروی هوایی، تعدادی از پرسنل مومن نیروی زمینی و تیپ نوهد به نام «ستاد خنثی سازی کودتا» تشکیل شد، اما این ستاد اطلاعات مؤثر و دقیقی از کودتا در اختیار نداشت، ولی اطلاعات با افشای کودتا توسط خلبان یاد شده و تا حدود کمتری توسط درجه دار تیپ (23) نوهد، در اختیار ستاد خنثی سازی کودتا قرار گرفت و عملاً از عملیات کودتا، توسط این دو نفر آگاه شدند.

با جمع بندی اطلاعات و تکمیل آن و با اطلاعاتی که از قبل جمع آوری شده بود، عملیات مقابله با کودتای قریب الوقوع بسرعت در دو محور پارک لاله و پایگاه شهید نوژه طرح ریزی شد.

پارک لاله محل تجمع 40 تن از خلبانانی بود که قرار بود با اتوبوس به پایگاه هوایی نوژه می رفتند و به دیگر خلبانان کودتا می پیوستند.

عمده نیروهای به کار گرفته شده برای خنثی سازی کودتا، در پایگاه شهید نوژه متمرکز شد و عملیات مربوط به پایگاه نوژه در دو قسمت داخل و خارج پایگاه به اجرا گذاشته شد.

به این ترتیب همزمان با شروع کودتا، نیروهای انقلاب متشکل از برادران سپاهی و پرسنل متعهد و فداکار نیروی هوایی، وارد عمل شدند و آنچنان درسی به خائنان و اربابان مستکبرشان دادند که برای همیشه در تاریخ انقلاب خواهد درخشید.

منبع:www.tabnak.ir

وداع با ماه رمضان از منظرآیت الله ملکی تبریزی


یکی از آداب ماه مبارک رمضان، وداع با این ماه عزیز در پایان آن است، آیت الله ملکی تبریزی در این باره می نویسد:

«بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بی جان هستند، دارای حیات و شعور می باشند، و حتی از حب و بغض برخوردار هستند. و چون زمان، دارای ادراک، حیات و شعور می باشد، دستور داده شده است که با ماه رمضان خداحافظی و وداع نمایید. دراین باره چیزی که اهمیت دارد این است که شخص وداع کننده، در سخنانی را که بر زبان می آورد، صادق باشد و راست بگوید، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پایان نیابد؛ چرا که در بخشی از جمله هایی که برای وداع ـ از سوی اهل بیت علیهم السلام آمده است می گوییم:

«سلام بر تو ای هم نشینی که دوری ات ناپسند و ناگوار است» و به خداوند می گویی: «ما ماه رمضان را وداع می کنیم درحالی که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگین نموده، و رفتن او موجب وحشت ما شده است.» و چنین وداعی، شکل راست و درست به خود نمی گیرد مگر برای کسی که ماه رمضان را با شوق و محبت به پایان رسانده باشد، نه با تکلف و کراهت. و همچنین چنین وداعی، برای کسی که در ماه رمضان، با آنچه این ماه، اقتضا می کرد، رفتاری مخالف داشت درست نیست؛ زیرا او در حقیقت رفیق و هم نشین با ماه مبارک رمضان نبوده، تا اکنون با آن خداحافظی کند.

و به هرحال، در حقیقت، شرط وداع این است که وداع کننده، از فراق وداع شونده اندوهگین و محزون باشد، و وداع کننده، اندوهگین و محزون نخواهد بود، مگر آنکه آن رفیق و هم نشین خود را دوست بدارد، و او را دوست نخواهد داشت مگر اینکه با او مخالفت نکند، و مراقب باشد که در آنچه مورد رضا و محبوب اوست، مطیع و فرمان بر باشد. باری اگر تو به حرمت ماه رمضان و به جایگاه آن نزد پروردگار آگاه باشی، و رفتار نیک و کریمانه اش با خودت را بشناسی، و بدانی که حضور چنین مهمانی شریفی، موجب می شود تا تو گرامی شوی و به سودهای بی پایان دست یابی و به اعلی علیین راه یافته، هم نشین پیامبران و رسولان و ملائکه مقربین گردی، با آمدنش بسی خرسند و شادمان خواهی شد، و با رفتنش بسی اندوهگین و افسرده خواهی گشت.

در این موقع است که وداع تو با ماه مبارک رمضان همانند وداع امام سجاد علیه السلام خواهد شد. و از آن سو نیز ماه رمضان همان گونه که تو با او وداع کردی، با تو وداع خواهد کرد، بلکه او در وداع خویش با تو، بیش از آنچه تو در وداع خود از اندوه و غم آشکار کردی، ظاهر خواهد ساخت؛ چرا که عنایت از جانب مقام عالی، تمام تر و کامل تر از عنایت از سوی مقام دانی و پایین خواهد بود».

منبع:www.asemooni.com

 

چرا عید فطر در ایران و عربستان هم‌زمان نیست؟

اختلاف کشورهای اسلامی در شروع و پایان ماه‌های قمری ناشی از چیست؟
در کشورهای اسلامی برای تعیین شروع و پایان ماه قمری قوانین مختلفی وجود دارد. به همین علت است که برخلاف تصور رایج در بین مردم، لزوما فردای روزی که در عربستان عید سعید فطر اعلام می‌شود، در ایران ممکن است مراجع عید فطر را اعلام نکنند. طوری که ممکن است حتی دو روز میان زمان اعلام عید در ایران و عربستان اختلاف وجود داشته باشد یا در هر دو کشور یک روز به عنوان عید فطر اعلام شود. این ماجرا نه ربطی به مسائل سیاسی دارد و نه روش محاسبات نجومی در ایران و عربستان با یکدیگر متفاوت است. آغاز و پایان ماه قمری در عربستان سعودی هرچند به صورت سنتی بر اساس رؤیت هلال انجام می‌شود، اما اعلام رؤیت هلال از طرف مردم عادی و رصدگران بعضا ناآشنا با فن رؤیت هلال و عمدتا با تکیه بر رصد با چشم غیرمسلح در مواردی موجب اعلام اشتباه آغاز برخی ماه‌های قمری در این کشور شده است که اسناد موجود در این زمینه کم نیست. جالب اینجاست که بیشتر کشورهای اسلامی نیز در اعلام آغاز و پایان ماه قمری از عربستان به عنوان کشوری که قبله‌گاه جهان اسلام را در خود جای داده پیروی می‌کنند؛ فارغ از این که آیا در محدوده سرزمینی کشورشان اصولا هلال ماه رؤیت‌پذیر است یا خیر. به این ترتیب هر روزی که عربستان برای شروع و پایان ماه رمضان و عید فطر اعلام کند، آنها نیز عینا همان روز را اعلام می‌کنند؛ از اردن و افغانستان گرفته تا مالزی و اندونزی این گونه عمل می‌کنند.

در این میان برخی کشورهای اسلامی مثل لیبی، قاعده مخصوص به خود را در آغاز و پایان ماه‌های قمری در نظر گرفته‌اند. به این ترتیب که در محاسبات نجومی به زمان لحظه مقارنه خورشید و ماه (New Moon) توجه می‌کنند. این زمانی است که در آغاز هر ماه قمری، مراکز سه کره خورشید و ماه و زمین هر سه روی یک صفحه واقع شده و تقریبا هم‌راستا می‌شوند. به این ترتیب دور جدید چرخش ماه به گرد زمین پس از آن محاسبه می‌شود. در کشور لیبی و در زمان زمامداری معمر قذافی، قاعده این بود که اگر لحظه مقارنه ماه و خورشید پیش از طلوع خورشید رخ می‌داد، آن روز اول ماه قمری بود و اگر بعد از طلوع خورشید مقارنه انجام می‌شد، فردای آن روز، اول ماه قمری بود. حالا باید دید پس از پایان حکومت قذافی و در شرایطی که امسال تروریست‌های داعش بر بخش‌هایی از این کشور سلطه پیدا کرده‌اند، آیا به همین قاعده عمل خواهد شد یا شاهد بدعت جدیدی از سوی آنها خواهیم بود!

قاعده ایران در شروع و پایان ماه‌های قمری
در ایران اسلامی که مذهب رسمی شیعه جعفری اثنی عشری مبنای قانونگذاری در کشور بوده و اساس آن برگرفته از قرآن کریم و احادیث و روایات است، آغاز و پایان هر ماه قمری فقط با دیدن خود انسان یا شهادت دو مرد عادل که ماه را دیده باشند، قابل‌استناد است. در این بین بر اساس فتواهای مراجع عظام تقلید، «اطمینان» و در مواردی «یقین» به محاسبات منجمان نیز می‌تواند مورد استناد واقع شود که در این خصوص می‌توانید به بخش «راه‌های ثابت شدن اول ماه» در رساله‌های توضیح‌المسائل رجوع کنید.

از طرف دیگر با توجه به وضع رؤیت‌پذیری هلال ماه که تا حد زیادی به پارامترهای نجومی وابسته است، ممکن است شرایطی پیش بیاید که هلال در یک شامگاه همزمان در ایران و عربستان رؤیت‌پذیر باشد. گاهی نیز ممکن است شرایط به گونه‌ای باشد که یک هلال یک روز در عربستان و فردای آن روز در ایران رؤیت‌پذیر باشد. حتی ممکن است بدون در نظر گرفتن تکنیک رصد هلال ماه در روز با تلسکوپ، شرایط به گونه‌ای رقم بخورد که با دو روز تأخیر هلال ماه در شامگاه در ایران رؤیت شود.

در ایران مطابق با قواعد شرعی، باید با وجود محاسبات و پیش‌بینی‌های قابل‌اطمینان علمی که قرن‌هاست منجمان مسلمان انجام می‌دهند، مطمئن‌ترین راه برای تعیین آغاز و پایان ماه قمری انجام شود؛ به این ترتیب که برای رصد هلال ماه در شامگاه بیست و نهمین روز ماه قمری اقدام عملی شود. البته در چند سال اخیر دیدن هلال ماه در روز نیز با تلسکوپ امکان‌پذیر شده است. در حال حاضر برای تسهیل و اطمینان بیشتر در رصد، بنا بر نظر اغلب فقها دیدن هلال ماه با استفاده از عینک و بنا بر نظر برخی مراجع رؤیت با دوربین دوچشمی و تلسکوپ در نور مرئی نیز بلامانع است؛ اینها مباحثی است که بیشتر کشورهای اسلامی که در مسائل شرعی با عربستان همداستان هستند، با دقتی که به لحاظ بهره‌گیری از تجهیزات فنی و علمی برای تعیین روز آغاز و پایان ماه‌ قمری در ایران انجام می‌شود در ملاحظاتشان چندان مدنظر قرار نمی‌دهند.

چرا رؤیت هلال رمضان و شوال مهم است؟
بسیاری از مردم می‌پرسند چرا مساله رؤیت هلال بر سر ماه‌های رمضان و شوال بحرانی می‌شود و مگر در سایر ماه‌های قمری هلال ماه را رؤیت نمی‌کنند؟ البته که اقدام برای رؤیت هلال ماه از سوی رصدگران و نهادهای مسئول در هر ماه به طور منظم انجام می‌شود. لیکن اهمیت دوچندان رصد هلال اول ماه‌های رمضان و شوال از این روست که قصور در اعلام زمان آغاز ماه مبارک رمضان ممکن است باعث شود گروه بزرگی از مسلمانان که اکثریت قریب به اتفاق‌شان به اخبار دریافتی از رصدگران هلال ماه و مراجع عظام اطمینان کرده بودند، توفیق یک روز روزه‌داری را از دست بدهند و روزه‌شان قضا شود. موضوع مهم‌تر این است که اشتباه در تعیین روز اول ماه شوال ممکن است منجر به انجام کار حرام شود؛ حتما می‌دانید نیت برای گرفتن روزه در روز اول ماه شوال که مطابق با عید سعید فطر است، حرام است. از این رو هر گونه کوتاهی در انجام فرآیند صحیح رؤیت هلال ممکن است به انجام کار حرام در میان جمع بزرگی از مسلمانان شود و این مسئولیت بزرگی را بر دوش رصدگران هلال ماه قرار می‌دهد. به همین دلیل است که اگر انسان خود هلال ماه را نبیند، دو مرد عادل برای اثبات اول ماه باید شهادت بدهند. پس اهمیت رؤیت هلال ماه‌های رمضان و شوال فراتر از بحث تقویمی است.

منبع:www.parsnews.com

رمضان، ماه سوزاندن گناهان است

آیت الله قرهی:
رمضان، ماه سوزاندن گناهان است

رمضان از ریشه رمض است به معنای سوزاننده و به عنوان سوزاننده گوشت های اضافه بدن است. حتی برای مومنین و مقربین گوشت های بدن را می سوزاند. یک روایت است در جلد ۱ من لایحضره الفقیه که بیان می شود عایشه می گوید: پیامبر صلی الله علیه وآله هر سال جسمش قبل و بعد از ماه رمضان لاغری اش مشخص و محسوس می شد. این وضع حال رمضه است.

خداوند در قرآن می فرماید: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ” «اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد که پرهیزگارى کنید.» روزه از رموز اولیا خداست.

سخنرانی آیت الله قرهی در مهدیه القائم المنتظر (عج) در تیر 1394

پیام امام در خصوص شهادت آیت الله صدوقی چهارمین شهید محراب

 

چهارمین شهید محراب
آیت الله صدوقی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری، در خانواده ای روحانی در یزد متولد شد. پدر او آقا میرزا ابوطالب صدوقی از روحانیون معروف یزد بود و امامت مسجد روضه محمدیه را بر عهده داشت و یکی از مراجع برتر دوران خود به شمار می رفت. محمد در سن هفت سالگی پدر، و در سن نه سالگی مادر خویش را از دست داد.

وی تحصیلات حوزوی را تا حدود لمعه و قوانین در مدرسه عبدالرحیم خان یزد به پایان رساند و در سال ۱۳۴۸ قمری، جهت ادامه تحصیلات عازم اصفهان شد و سال بعد برای ادامه تحصیل به قم عزیمت، و حدود ۲۱ سال جهت کسب علوم و معارف اسلامی و استفاده از محضر اساتید بزرگ در آن شهر اقامت گزید. در آغاز چند سالی از محضر آیت الله شیخ عبدالکریم حائری کسب فیض نمود.

بعد از ارتحال آیت الله حائری(ره)، در سال ۱۳۵۵ قمری با توجه به اینکه مرجع آن زمان آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در نجف اقامت داشتند و سرپرستی حوزه بلاتکلیف مانده بود، بنا به پیشنهاد امام خمینی(ره) و عده ای از مدرسین حوزه، از آیت الله بروجردی که در آن زمان در بیمارستان فیروزآبادی بستری بودند و محل سکونتشان بروجرد بود، دعوت به عمل آوردند تا به قم بروند و سرپرستی حوزه علمیه قم و طلاب را در آن شرایط خاص به عهده گیرند و برای این امر آیت الله شیخ محمد صدوقی به همراه چند تن دیگر مأمور شده و موفق به جلب نظر آیت الله بروجردی گشتند و آن بزرگوار رحل اقامت در قم افکندند.

آیت الله صدوقی نقش عمده ای در سازماندهی حوزه بر عهده گرفت و ضمن تدریس علوم دینی، خود نیز از محضر بزرگانی چون آیات عظام سیدمحمدتقی خوانساری، حجت، صدر و بروجردی استفاده نمود.

صدوقی در سال ۱۳۳۰ شمسی به یزد مراجعت کرد و بنا به پیشنهاد روحانیون سرشناس یزد، در آن شهر ماند، و به تدریس مشتاقان پرداخت و با ایجاد تغییراتی، مدارس دینی را نوسازی نمود.

امام و آیت الله صدوقی
آیت الله صدوقی پس از چند سال اقامت در یزد، عازم قم شد، و در آنجا با امام(ره) که از مدرسین بزرگ حوزه بودند، بیش از پیش آشنا گردید. آیت الله صدوقی، هفته ای چند جلسه به خدمت ایشان می رسیدند.
با شروع نهضت امام(ره) در سال ۱۳۴۱ و ادامه آن، آیت الله صدوقی نیز با نهضت ایشان همراه و همگام شد و نقش بزرگی را در سازماندهی روحانیون وروشنگری مردم یزد ایفا کرد و از آن تاریخ در تمام فراز و نشیب های حرکت انقلاب اسلامی از یاران امام(ره) بود و از مروّجان افکار متعالی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به شمار می آمد.

پس از تبعید امام(ره) به ترکیه و سپس به نجف اشرف، ارتباط مرحوم صدوقی با امام از طریق مراسلات برقرار بود و تا آخرین حد توان خویش، امام(ره) را در مبارزه با رژیم همراهی می کرد.

صدوقی پیام های امام(ره) را که توسط تلفن به او می رسید، به اطلاع علمای مشهد، تبریز، شیراز و دیگر شهرها می رساند.

شهید صدوقی در مبارزه با شاه، یکی از محورهای مبارزه به حساب می آمد. او اعلامیه هایی در محکوم نمودن جنایات رژیم از جمله فاجعه سینما رکس آبادان صادر کرد، بعد از پیروزی انقلاب نیز در مورد مسائل مهم انقلاب همواره مورد مشورت پیشتازان روحانیت مبارز بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی او در سمت نماینده امام (ره) و امام جمعه یزد به فعالیت خود و هماهنگ كردن مردم ادامه داد. از اولین ساعت های پیروزی، اعلامیه ها و اطلاعیه های وی نشان از تلاش او در برقراری امنیت جامعه و حفظ وحدت و یكرنگی داشت. اولین اعلامیه او در ۲۳ بهمن ۵۷ حاوی تبریك پیروزی و تذكر به داشتن هوشیاری در مقابل تلاش دشمن و حفاظت و پاسداری نظام و امنیت شهرها و روستاها بود و سپس توصیه به عمل به دستورهای رهبر انقلاب كه مخالفت و تمرد از دستورهای او، مخالفت با احكام شرعی است و رعایت انضباط انقلابی و جلوگیری از هرج و مرج و تخریب با اقدام در چارچوب معین شده از طرف دفتر تبلیغاتی امام (ره) و دولت موقت و خودداری از تعرض به سازمان های دولتی و خصوصی و دخالت نكردن خودسرانه در بازداشت و دستگیری سران رژیم كه كار كمیته هاست.

او در ادامه شركت مردم در نظرخواهی جمهوری اسلامی و قانون اساسی را لبیك گفتن به خدا و رسول خدا صلی الله علیه وآله می داند و نشانه رشد سیاسی و دیگر مسائل كشور تلقی می كند و حضور مردم را در صحنه سیاسی كشور ناامید كننده دشمن و یك وظیفه الهی می داند. او مردم را دعوت به مقاومت در برابر توطئه های دشمنان می كرد و تهدیدهای دولت آمریكا در محاصره اقتصادی و دخالت نظامی در ایران را شاهد صدقی بر عجز و ناتوانی آمریكا در برابر قیام ملت ایران عنوان می نمود. او جنگ را توطئه آمریكا می دانست و به مردم توصیه می كرد به خدا توسل كنند.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف مردم یزد، برای تدوین قانون اساسی راهی مجلس خبرگان شد و در راه تثبیت اصل ولایت فقیه، تلاش فراوانی از خود نشان داد. ایشان همچنین در ۱۱ مرداد سال ۵۸ به عنوان نماینده امام (ره) و امام جمعه یزد برگزیده شد و به روشنگری و ارشاد مردم همت گماشت.

سرانجام آیت الله محمد صدوقی در روز ۱۱ تیر ۱۳۶۱ مطابق با دهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۲ قمری، پس از ادای نماز جمعه در حالی كه جایگاه را ترك می كرد، منافقی با به آغوش كشیدن آن بزرگوار و منفجر كردن نارنجكی كه در دست داشت، ایشان را در خون خود غوطه ور ساخت. در این ترور كه در ادامه سیاست و روش پلید منافقان كوردل جهت حذف فیزیكی چهره های فعال، مؤثر و شاخص انقلاب اسلامی صورت گرفت آن شهید بزرگوار كه به حق، شیخ الشهداء و چهارمین شهید محراب نامیده شده است، به آرزوی دیرین خود رسید و به معراج خود كه شهادت بود، دست یافت.


شهادت هنر مردان خداست
قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیراست، به ویژه انقلابی که برای خداست… قربانی برای یک انقلاب بزرگ، نشانه یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است.

چه کسی اولی به شهادت است، در زمانی که کفر بنی امیه اسلام را تهدید می کرد، از فرزند معصوم پیامبراسلام(ره) و فرزندان و اصحاب او چه کسی اولی به شهادت است، در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید می کنند، از امثال شهید بزرگوار ما، فقیه متعهد و فداکار اسلام، شهید صدوقی عزیز رضوان الله علیه شهید بزرگی که در تمام صحنه های انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود… این مدعیان خدمت به خلق و قیام برای خلق که در بیغوله ها خزیده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بیت المال خلق فعالیت شبانه روزی نمودند، اینک که خداوند تعالی چهره کریه شان را آشکار کرد و دستشان را از مال و جان خلق الله کوتاه نمود، چنین خدمتگزارانی را از این خلق می گیرند… این جانب دوستی عزیز که بیش از ۳۰ سال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم و اسلام خدمتگزاری متعهد و ایران فقیهی فداکار و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد، [اما] در ازاء آن به هدف نهایی، که آمال این شهیدان است نزدیک شد.(امام خمینی(ره))

 

 
مداحی های محرم