موضوع: "اهل بیت"

پیام های واقعه #مباهله

📣 پیام‌های واقعه #مباهله 💐

 

🔸از داستان مباهله می‌توان پیام‌های زیر را به دست آورد:

۱- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک‏ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» 

 

۲- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ» 

 

۳- فرزند دختری، همچون فرزند پسری، فرزند خود انسان است. «أَبْناءَنا» بنابراین امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرزندان پیامبرند.

 

۴- زن و مرد در صحنه‌‏های مختلف دینی، در کنار همدیگر مطرح‌اند. «نسائنا» 

 

۵- در دعا، کیفیت و حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله‌کننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، أنفسنا» 

 ۶-علیّ‌بن‌ابی‏طالب علیهماالسلام، جان رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله است. «أنفسنا» 

 

۷- در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. «أبنائنا» 

 

 ۸-اهل ‏بیت پیامبر علیهم‌السلام مستجاب الدعوة هستند. «أبنائنا، نسائنا، أنفسنا» 

 

۹- استمداد از غیب، پس از به‌کارگیری توانایی‏‌های عادّی است. «نبتهل» 

 

۱۰- کسی که منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمی‏کند، یکی از راه‌‏ها، مباهله است. «تعالوا… نبتهل» 

 

۱۱- اگر مؤمنان محکم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب‌نشینی می‏‌کند. «ندع… نبتهل» 

 

۱۲- استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولی مجادله و لجاجت باید سرکوب شود. «لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ»

 

📗 تفسير نور، ج‏1، ص: 529

خشم از نگاه امام هادی ع

امام هادى عليه السلام : الغَضَبُ عَلى مَن لاتَملِكُ عَجزٌ و عَلى مَن تَملِكُ لَومٌ ؛ 

 

امام هادى عليه السلام :خشم بر كسى كه اختيارش به دست تو نيست ، نشانه ناتوانى و بر آن كه اختيارش به دست تو است ، مايه سرزنش است .

 

مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص۱۱ 

آیا خواندن نماز در پنج وقت صحیح تر است یا در سه وقت؟

جمع کردن يا جدا خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء يكي از اختلافات شكلي در نحوه انجام نماز بين شيعه و سني است كه شيعيان به طور معمول نمازهاي پنجگانه خود را در سه نوبت مي خوانند و اهل سنت در پنج نوبت و در هر حال هر دو عمل صحيح است؛ ما نيز همانند اهل سنت معتقديم كه جدا خواندن نمازهاي فريضه در پنج نوبت عملي بهتر و مطابق سنت پيامبر و امامان است، اما نبايد از ياد برد كه اين امر به معناي ضرورت و لزوم اين عمل نيست.

 

به عبارت روشن تر از نظر شيعه با هم خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء امري جايز است و منشا اصلي عملكرد فقهي شيعيان منابع روايات قطعي است كه براي شيعيان معتبر است و امامان معصوم اين گونه نماز خواندن را تجويز نموده اند، درعين حال اگر فردي امكان و تمايل به جدا خواندن نمازها داشت. بسيار خوب است كه چنين كند همان گونه كه در برخي مساجد شيعه همين گونه عمل مي شود .براین اساس روایاتی درمنابع شيعه و اهل سنت آمده است و پيامبرخود نيز در مواردي بدون هيچ ضرورتي نمازها را با هم خوانده است؛

 

براي نمونه به چند روايت در اين باره اشاره مي كنيم:عبدالله بن سنان از حضرت امام صادق(ع) نقل كرده: پيامبر بدون اين كه عذري در كار باشد، ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را با يك اذان و دو اقامه خواند.اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل مي كند: پيامبر بدون اين كه عذري در كار باشد، ظهر و عصر را در يك جا خواند. عمر به آن حضرت گفت: آيا در نماز حكم تازه اي پيدا شده؟ پيامبر گفت: نه حكم تازه اي در باره نماز نيامده، ولي خواستم كار را بر امت خودم راحت‌تر كنم.

 

عبدالملك قمي مي گويد: به امام صادق(ع) گفتم: مي توانم بين دو نماز را بدون اين كه عذري داشته باشم، جمع بكنم؟ امام در جواب فرمودند: پيامبر اين كار را انجام داد و خواست كه امت را در آسايش و راحتي قرار دهد. جابر بن زيد از ابن عباس نقل كرده كه پيامبر هفت ركعت مغرب و عشا را با هم خواند و هشت ركعت ظهر و عصر را با هم خواند و حضرت در مدينه بود.

 

ابن عباس مي گويد: پيامبر اسلام در مدينه، بين ظهر و عصر و بين مغرب و عشا را جمع مي كرد، بدون اين كه عذري در كار باشد.سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي كند: رسول خدا(ص) ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم خواند، بدون اين كه خطر و يا سفري در كار باشد.عكرمه از ابن عباس نقل مي كند كه پيامبر در مدينه، بدون اين كه مسافر باشد، مغرب و عشا و نيز ظهر و عصر را با هم خواند. درنتيجه اكثر شيعيان از اين راه شرعي استفاده كرده و معمولا نمازهاي خود را جمع مي خوانند ، هرچند برخي شيعيان هم نمازهاي خود را در پنج وقت و با فاصله می خوانند ؛ اما اگر فردي با نخواندن نماز عصر احيانا ديگر نتواند نماز را به جماعت بخواند و يا احيانا نمازش قضا شود ، همان جمع خواندن در اول وقت براي او بهتر است.

 

البته دانشمندان شیعه به پیروى از احادیثى که از عمل پیامبر حکایت مى کند و از روایاتى که از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است و به پیروى از ظواهر آیات قرآن، در تمام اعصار اسلامى، تفریق میان نمازها را جایز دانسته و مى توان در سه وقت خواند. 

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حضرت استاد حسین انصاریان

حجت الاسلام عالی :شکل درهای بهشت وجهنم!!!


حجت الاسلام عالی درباره ی درب های بهشت و جهنم و مقصودی که در روایات و آیات قرآن از آن بیان می شود سخنانی را مطرح کردند.
 
ایشان درهای بهشت و جهنم را به شکل درهای معمولی که وجود دارد ندانستند و از آن به منزله ی اسباب ورود به بهشت و جهنم یاد کردند.

حجت الاسلام عالی در ادامه داد: “هرکدام از کارهایی که انسان را بهشتی و یا جهنمی می کند، او را به یکی از درها و راه های بهشت و جهنم مرتبط می کند.
 
اصولاً این درها معمولی نیست و یک راه است. آن گونه نیست که چون جمعیت زیاد است درها را زیاد کرده اند. در روایت است که طول هرکدام از این درها به اندازه ی چهارصد سال راه رفتن است. مقیاس های عالم آخرت با مقیاس های دنیا تفاوت دارد. بنابراین تعدد درها به دلیل کثرت جمعیت نیست. اینها ورودی ها و اسبابی است که هرکدام از آنها فرد را به یک طبقه می رساند.
 
در برخی از روایات به این مسئله تصریح شده که منظور از درهای بهشت و جهنم، طبقات آن است. در روایتی از پیامبر اکرم است که بهشت هشت و جهنم هفت در دارد و برخی از این درها بر دیگری برتر است. فردی از امیرالمومنین پرسید که درهای بهشت و جهنم مانند درهای خانه است ؟ حضرت فرمودند نه. سپس هرکدام از دست های خود را بالای دیگری قرار دادند. (یعنی طبقه طبقه است ).
 
 مرحوم طبرسی در مجمع البیان نقل کرده است که حضرت علی (ع) در رابطه با درهای جهنم فرمودند: درها، طبقه طبقه است، برخی از آنها بالای دیگری است. بعد حضرت با دست های خود طبقه ها را نشان دادند. سپس فرمودند: بهشت را خدا مسطح قرار داده و درجات بهشت در عرض هم هستند. اما جهنم را طبقاتی قرار داده است. شاید به این خاطر خدا جهنم را طبقه طبقه قرار داده که کسی بیش از حد خود عذاب نبیند. هرچقدر در جهنم پایین تر برویم عذاب شدید تر می شود. اما در بهشت، آن فردی که در پایین ترین درجه است باز هم به تناسب خود نصیبی از درجات بالاتر دارد. سپس امیرالمومنین هرکدام از طبقات جهنم را اسم بردند. که در قرآن اسم های آن آمده است.
 
اولین طبقه ی جهنم که از قسمت های دیگر بهتر است هاویه است هرچقدر پایین تر برود سخت تر می شود. حضرت می فرمایند: در جهنم چاهی است که اگر سر آن برداشته شود همه ی دوزخ را شعله ور می کند. شبی امام صادق (ع) بر سر سفره نشسته بودند و شام می خوردند. فردی می گوید که برای حضرت یک ظرف آبگوشت داغ آوردند. زمانی که دست حضرت نزدیک ظرف شد و داغی آن را حس کردند فرمودند: پناه بر خدا از آتش جهنم. سپس حضرت فرمودند ما طاقت این را نداریم تا چه برسد به جهنم.”
 

پی نوشت:
[۱] . زمر، آیه ۷۱.[۲] . حجر، آیه ۴۳ و ۴۴. [۳] . نساء، آیه ۱۴۵؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: المیزان، ج۱۲، ص۱۷۰-تفسیر نمونه، ج۱۰، ص ۱۹۴ و ۱۹۵ و ج۱۱، ص۷۴.[۴] . رعد، آیات ۲۰-۲۳؛ برای آگاهی بیشتر: تفسیر نمونه ج۱۰ ص۱۹۴ و ۱۹۵.[۵] . میزان الحکمه ج۱ ص ۴۳۱ ح ۲۵۹۵.[۶] . همان ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛ گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب در سوره های مائده آیه ۱۰ و معراج آیه ۱۵ و مدثر آیه ۴۲ و همزه آیه ۵ و قارعه آیه ۹ و حج آیه ۴ و مانند آن آمده است.[۷] . خصال صدوق ج۲ ص۴۰۸ باب الثمانیه ح۶.[۸] . خصال صدوق ۲، باب السبعه، ص۳۶۱، و باب الثمانیه ص۴۰۸.

منبع:http://www.beytoote.com

چه کسی بدن مطهر امام حسین(ع) را دفن کرد؟

یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟

در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(ع) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(ع) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(ع) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(ع) به حکم این ‌که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمی‌کند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود.

امام‌‌رضا(ع) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(ع) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(ع) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(ع) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز می‌تواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.[۱]

با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (ع) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند.

پی نوشت:
[۱] . موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زین‌العابدین(علیه السلام)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص ۵۷۸؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(علیه السلام)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج ۱، ص۲۴۳ .

1 2
 
مداحی های محرم