موضوع: "چهل حدیث"
شریک غم مادر
دوشنبه 95/02/13
شاعر : محمود ژولیده
رنج زندان بلا گر چه غمی سنگین است یاری شیعه ی من درد مرا تسکین ا
من به زنجیر شدم تا بشر آزاد شود هر که آزاد نشد زندگی اش ننگین است
کنج زندان بلا دامن سینای من است صد چو موساست بر درگه مامسکین است
بت نمرود زمان را شکستیم با صبر بین ما بت شکنان بت شکنی آئین است
تلخ کامی من و زهر جفا مشکل نیست مشکل این است که یهودی هدفش توهین است
هیچ غم نیست که بر بی کسی ام می خندند غصه دارم که عدو بد دهن و بی دین است
ما بلا را اگر این گونه خریدیم به جان به هدایت شدن شیعه بلا شیرین است
نیتم بود شریک غم مادر بشوم تازه دانستم عجب دست ستم سنگین است
این همه زجر برای تو کشیدم مادر لگدش داد نشان دنده شکستن این است
ناسزا گفت بسی گر چه نباید می گفت این ره و رسم همان رسم و ره دیرین است
از سحر تا دم افطار مرا رنجاندند سفره ی روزه و افطار عجب رنگین است
استخوانم که شکستند قیامم تا شد بس قدم خم شده گویی که سرم پایین است
جای هر گونه شکنجه به تنم یافت شود صورت فاطمی ام تابلوی تزیین است
مشت دندان شکنش از لج یا زهرا بود هر که یا فاطمه گوید دهنش خونین است
سینه ام تنگ شد و شکوه به مادر بردم چون ار این ناحیه هر خواسته ام تأمین است
کار از کار گذشته به خدا تشنه لبم جگرم مثل لبم پر ترک و پر چین
شریک غم مادر شاعر : محمود ژولیده
دوشنبه 95/02/13
رنج زندان بلا گر چه غمی سنگین است یاری شیعه ی من درد مرا تسکین است
من به زنجیر شدم تا بشر آزاد شود هر که آزاد نشد زندگی اش ننگین است
کنج زندان بلا دامن سینای من است صد چو موساست بر درگه مامسکین است
بت نمرود زمان را شکستیم با صبر بین ما بت شکنان بت شکنی آئین است
تلخ کامی من و زهر جفا مشکل نیست مشکل این است که یهودی هدفش توهین است
هیچ غم نیست که بر بی کسی ام می خندند غصه دارم که عدو بد دهن و بی دین است
ما بلا را اگر این گونه خریدیم به جان به هدایت شدن شیعه بلا شیرین است
نیتم بود شریک غم مادر بشوم تازه دانستم عجب دست ستم سنگین است
این همه زجر برای تو کشیدم مادر لگدش داد نشان دنده شکستن این است
ناسزا گفت بسی گر چه نباید می گفت این ره و رسم همان رسم و ره دیرین است
از سحر تا دم افطار مرا رنجاندند سفره ی روزه و افطار عجب رنگین است
استخوانم که شکستند قیامم تا شد بس قدم خم شده گویی که سرم پایین است
جای هر گونه شکنجه به تنم یافت شود صورت فاطمی ام تابلوی تزیین است
مشت دندان شکنش از لج یا زهرا بود هر که یا فاطمه گوید دهنش خونین است
سینه ام تنگ شد و شکوه به مادر بردم چون ار این ناحیه هر خواسته ام تأمین است
کار از کار گذشته به خدا تشنه لبم جگرم مثل لبم پر ترک و پر چین
تقسیم کار در شبانه روز
دوشنبه 95/02/13
قالَ الاِْمامُ الْکاظم(علیه السلام):
إِجْتَهِدُوا فى أَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخَلِّصُونَ لَکُمْ فِى الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَى الثَّلاثِ ساعات.»:
بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتى براى مناجات با خدا، 2 ـ قسمتى براى تهیّه معاش، 3 ـ قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما میفهمانند و در دل به شما اخلاص میورزند، 4 ـ و قسمتى را هم در آن خلوت میکنید براى درک لذّتهاى حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا میشوید.
منبع:http://khoshmanzar.blogfa.com/cat-57.