​اوصاف همسر شایسته از نگاه قرآن کریم(آیه 5 سوره تحریم)

 

عَسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْکُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْکاراً
در آيه ي 5 سوره ي تحريم خداوند چند صفت براي همسر شايسته ذکر مي نمايد که مي تواند الگويي براي همه ي مسلمانان به هنگام انتخاب همسر باشد .
بعد از جريان توطئه اي که دو تن از زنان پيامبر “حفصه ” و “عايشه ” برعليه پيامبر انجام مي دهند ( رجوع کنيد به تفسير آيه ي 1 سوره ي تحريم ) در آيه ي 5 تحريم خداوند روي سخن را به تمام زنان پيامبر کرده ، با لحني که خالي از تهديد نيست مي فرمايد :
(عسي ربه ان طلقکن ان يبدله ازواجا خيرا منکن مسلمات مومنات قانتات تائبات عابدات سائحات ثيبات و ابکارا )

“هر گاه او شما را طلاق دهد اميد مي رود که پروردگار به جاي شما همسراني بهتر براي او قرار دهد همسراني مسلمان ،مومن ، متواضع ، توبه کار ، عبادت کننده و مطيع فرمان خدا ، زناني غير باکره و باکره “
نخست ” اسلام ” و سپس “ايمان” يعني اعتقادي که در اعماق قلب انسان نفوذ کند .

همان طور که مي دانيد اسلام در رتبه ي پايين تري نسبت به ايمان قرار دارد و مومن کسي است که علاوه بر اسلام به آنچه که اسلام آورده است ايمان (قلبي و عملي ) دارد . پس در درجه ي اول هم اسلام داشته باشد هم ايمان و ساير موارد بعد از اين دو ملاک اصلي قرار مي گيرد .

سپس حالت “قنوت” يعني تواضع و اطاعت از همسر است و بعد از آن ” توبه “ يعني اگر کار خلافي از او سر زند در اشتباه خود اصرار نورزد ، و از در عذر خواهي درآيد و بعد از آن ” عبادت “ خداوند ، عبادتي که روح و جان او را بسازد ، و پاک و پاکيزه کند ، و سپس ” اطاعت فرمان خدا ” و پرهيز از هرگونه گناه .

مسلما کسي که اهل عبادت و نماز و…است و ظاهري موجه دارد شرايط لازم را مي تواند داشته باشد اما ملاک قرار دادن ظاهر مذهبي يا نماز خواندن و موارد مشابه کافي نيست بلکه بعد از در نظر گرفتن آن بايد به ساير شرايط و ملاک ها رجوع کرد چرا که افرادي نيز هستند که به ظاهر مسلمانند و مومن اما بعلت عدم رسوخ دين در باطن آنها مي بينيم که در عمل و تطبيق ملاک ها به تناقض مي رسيم و در نتيجه پي مي بريم که شخص شايد تنها مسلمان است نه مومن !
“سائحات “ را بسياري از مفسرين به معني روزه دار تفسير کرده اند ولي راغب در مفردات مي گويد روزه بر دو گونه است : روزه ي حقيقي که به معني ترک غذا و آميزش است و روزه ي حکمي که به معني نگهداري اعضاي بدن از گناهان است و منظور از روزه اينجا معني دوم است و البته سائح را به معني کسي که در راه اطاعت خدا سير مي کند نيز تفسير کرده اند .

اين نيز قابل توجه است که قرآن روي باکره و غير باکره بودن زن تکيه نکرده و براي آن اهميتي قائل نشده زيرا در مقابل اوصاف معنوي ذکر شده اين مساله اهميت چنداني ندارد.

منبع:http://knutrition90.blogfa.com/post-551.aspx .

 

 

 

 

 

 

​نكاتى چند در باره احترام به والدين(قسمت اول)


گر چه عواطف انسانى و مسئله حق شناسى به تنهايى, لزوم احترام نمودن به والدين را بيان مى كند, ولى از آن جا كه اسلام حتى در مسائلى كه عقل مستقلاً مى تواند داورى و قضاوت كند يا عاطفه آن را به وضوح در مى يابد, سكوت روا نمى دارد; بلكه به عنوان تأييد و تأكيد دستوراتى را صادر مى كند. ما در اين جا با توجه به آيات قرآن و روايات معصومين احترام به والدين و مسائل و زواياى مربوط به آن را در قالب چند نكته بيان مى كنيم.
نكته اول:
در چهار سوره از قرآن كريم, نيكى به والدين بلا فاصله بعد از مسئله توحيد قرار گرفته است. اين هم رديف بودن, بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام قائل است. آن چهار سوره عبارت اند از: بقره, آيه 83; نساء, آيه 36; انعام, آيه 151; لقمان, آيه 41.
تأكيد قرآن بر ذكر احسان و مراعات پدر و مادر در سطح توحيد و نفى شرك, و عبادت و پرستش و شكر نعمت هاى الهى, به روشنى اين مطلب را ثابت مى كند كه عدم رعايت حق آنان, بزرگ ترين گناه پس از شرك به خداوند است و لذا آن را در (سوره اسراء) در رديف گناهان كبيره ذكر فرموده است.
نكته دوم:
خداوند در اين آيات, نوع خاصى از تجليل و احترام را ذكر نفرموده, بلكه انسان را به رعايت حال پدر و مادر و احسان به آنها دعوت كرده است. نتيجه اين كه هر گونه احترام و نيكى به پدر و مادر, دستور خداوند است و هرگز مقيد به حدودى نيست به جز قدرت و امكان از نظر عقلى و شرعى; به اين معنا كه هر چه انسان در توان دارد, بايد براى پدر و مادرش انجام دهد و مضايقه و كوتاهى نكند.


نكته سوم:
اين احسان و خيرخواهى و خدمت به پدر و مادر را بايد به عنوان تشكر و سپاس از زحمات طاقت فرساى آنان انجام دهد و گمان نكند كه در حق آنان تفضل مى كند و يا بر آنها منت بگذارد. در باره اين نكته, چند مطلب قابل توجه است:
1 ـ حق پدر و مادر به حدى بزرگ و زياد است كه هرگز انسان نمى تواند تمام و كمال زحمات و محبت هاى آنان را جبران كند.
2 ـ انسان بايد همواره خود را در انجام شكر واقعى, مقصر بداند; هم چنان كه در انجام شكر الهى. آن گونه كه سزاوار نعمت هاى بى كران اوست, همه انبيا و اوليا قاصرند و ديگران نه تنها قاصرند, بلكه مقصّرند.
3 ـ همان گونه كه در شكر نعمت هاى الهى نبايد به زبان و تعظيم اكتفا كرد, بلكه بايد با اطاعت و عمل نيز خدا را سپاس گفت, در مقابل الطاف و محبت هاى پدر و مادر هم بايد عملاً تشكر كرد و آنچه را كه سزاوار مقام آنان است; از احترام و خدمت و كمك به عنوان تشكر, دريغ نكرد.
4 ـ شكر الهى, خود يك نعمتى است كه باز هم نياز به شكر دارد و همچنين است توفيق در انجام خدمت و تشكر عملى از مقام پدر و مادر.

 منبع:http://iec-md.org/khanevadeh/niki_waledain_quran_vazini_ahghar.html

اعمال مشترکه ماه شعبان


آن چند امر است:

اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ

دوّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هر روز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند

سوّم تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است که از آن جناب سؤ ال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض کرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت کند همچنانکه یکى از شما شتر بچّه اش را تربیت مى کند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى که بقدر کوه اُحُد شده باشد

چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواب بسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند

پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى که دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مى کنند آسمانها را پس ملائکه عرض مى کنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد ششم در این ماه صلوات بسیار فرستد

​فواید خندیدن چیست؟

#خنده فشار خون را کم می کند.

#خنده باعث طولانی شدن عمر می شود.

#خنده سن افراد را کمتر نشان می دهد.

#خنده تعادل هورمونی ایجاد می کند.

#خنده باعث افزایش هورمون کورتیزول شده، ایمنی بدن را در برابر بیماریها زیاد می کند.

#خنده هورمون سوروتونین را افزایش داده و باعث افزایش اندوفین مغز شده و باعث احساس
سرخوشی در انسان می شود.

#خنده تعداد ضربان قلب را تنظیم می کند.

صفحات: 1· 2

دلیل تشکیل حکومت در زمان غیبت ولی‌عصر(عج)

آیا دلیلی بر جواز تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیب وجود دارد و می‌توان آن را بر مبنای اندیشه اسلامی، صحیح دانست؟
پاسخ این پرسش در آثار و اندیشه امام خمینی(ره) جستجو شده و ایشان بر جواز و دلیل تشکیل حکومت در زمان غیبت ولی‌عصر(عج)، به سه دلیل اشاره نموده است.
1. دلیل امامت
حضرت امام، در این مورد بر آن است که حکمت تشکیل حکومت در عصر غیبت، جدا از حِکمت وجود امام نمی‌باشد. یعنی هرگاهی ما لزوم امام و امامت را ثابت کنیم و آن را یک امر ضروری در اسلام بدانیم، خود همین ضرورت، دلیل حکومت در عصر غیبت است. برای اینکه خردمندانه نخواهد بود که به خداوند حکیم این نسبت را بدهیم که بعد از ختم رسالت، امت اسلامی را بحال خودش رها کرده و به نابسامانیهای آن راضی باشد. اگر هرج و مرج در جامعه انسانی و اسلامی ناپسند است، بدیهی است که وجود امام ضرورت دارد، هرگاه این ضرورت یک امر خردمندانه تلقی گردد و به خوبی و محسنات آن اذعان پیدا شود، به ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت نیز، باور خواهد کرد. چنانکه در این باره فرموده است:
«همان دلایلی که لزوم امامت پس از نبوت را اثبات می‌کند، عیناً، لزوم حکومت در دوران غیبت ولی‌عصر(عج) را در بردارد. بویژه، پس از این همه مدت که از غیبت آن بزرگوار می‌گذرد و شاید این دوران هزارها سال دیگر نیز ادامه یابد؛ علم آن نزد خداوند است و از طولانی شدن آن به خدای بزرگ پناه می‌بریم.»
و هم چنین، حضرت امام(ره) تاکید بر این دارد که لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعلیم و تربیت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهای کشور و جلوگیری از تجاوز بیگانگان از بدیهی‌ترین امور است، بی‌اینکه بین زمان حضور و غیبت امام، این کشور و آن کشور فرقی باشد»
2. ضرورت دفاع
دلیل دیگر که حضرت امام بر لزوم تشکیل حکومت در عصر غیبت اشاره دارد، استدلال بر ضرورت دفاع در همه زمانها است، زیرا دفاع از اموری است که لازم نیست در هنگام دفاع از مال و ناموس، کشور و مرزهای اسلامی حتماً باید امام(ع) وجود داشته باشد. برای اینکه هر زمانی که انسان احساس حمله از طرف دشمن بکند و یا کشور اسلامی بترسد که بر شهرهای آن تسلط پیدا می‌کنند یا به حرض و آبروی مسلمانی که در خطر است و یا به مال آن تعدی صورت می‌گیرد، در این حال بر همه واجب است که از خود و هم‌نوعانشان دفاع کند چنانکه در این باره فرموده:
«وقد یجیب المحاربه علی وجه الدفع من وجود الامام و لا منصوبه… یعنی گاهی واجب شود جنگ به طور دفاع بدون وجود امام و منصوب از جانب او مثل آنکه انسان بین گروهی باشد که دشمنی بر آن حمله کند واز آن دشمن بر کشور اسلامی بترسد، یا اینکه بر شهرهای اسلامی استیلا پیدا کند، یا بخواهد مسلمانان را اسیر کند، یا مال آنها را بگیرد، در تمام این صورت ها واجب است که مردم از کشور و جان و مال خود دفاع کنند و با اجانب بجنگند…»
3. سیره عملی ائمه اطهار(ع)
سومین دلیلی که برمبنای اندیشه امام(ره) بر لزوم حفظ حکومت اشاره دارد، مویداتی از قول و نقل ائمه اطهار(ع) است. در این مورد، نظر ایشان به سیره ائمه اطهار(ع) در دوران حاکمان جور بنی امیه و عباسی است. در این باره به ملازمه اشاره می کند که اگر کسی نتواند حکومت جور و یا حاکم ظالم را از بین ببرد، این هیچ ربطی به آن ندارد که حکومت اسلامی هم تشکیل ندهد. و به دنبال یک حکومت عدل هم نباشد. اگر کسی یک اطلاع جزئی به اخبار ما (منابع) داشته باشد می‌بیند که ائمه(ع) همیشه با حاکمان جور در ستیز بودند و آنها را ظالم می‌دانستند، ولی در راه حفظ کشور اسلامی از هیچگونه همکاری و راهنمایی دریغ نمی‌کردند و شیعیان هم در بسیاری از جنگها و فتوحات پیشقدم بودند. از آن نمونه، حکومت جور و غاصبانه بنی امیه که در اسلام بدترین و ظالمانه ترین سلطنتها بوده دشمنی آنها را به آل پیامبر و فرزندان علی بن ابی طالب(ع) را همه می دانند، با این حال حضرت علی بن الحسین(ع) نسبت به حفظ ثغور و مرزهای اسلامی اینگونه نظر داشته و چنین فرموده است:
«بار خدایا، بر محمد و آل او درود فرست، و مرزهای مسلمانان را به غلبه و تسلط خود استوار ساز، و نگهدارندگان آن مرزها را به نیروی خویش توانایی ده، و بخشهای ایشان را از توان‌گریت فراوان گردان. بار خدایا… عده و شمارش (جماعت و گروه) ایشان را بسیار فرما، سلاحهای آنان را تیز و برّا نما، و حدود و اطراف ایشان را نگهداری کن، و دَوروَبرشان را محکم گردان و گروهشان را پیوند و آشنایی ده، و کارشان را شایسته فرما، و آذوقه های شان را پی در پی برسان، و سختیهاشان را به تنهای کار گزارکن، و ایشان را به یاری کردن و کمک و به شکیبایی همراهی و در فکر و تربیت دقت نظر عطا فرما…در آن برای لشکریان دستورهای است که شرح آن یک کتابچه می خواهد.
بنابراین، دلایلی بر لزوم تشکیل حکومت در عصر غیبت، دلایل لزوم امامت، ضرورت دفاع از دین، ناموس و حفظ مرز های کشور اسلامی و سیره ائمه اطهار(ع) در قول و نقل اند که در اندیشه امام خمینی(ره) تبلور دارد. پرتوی از این اندیشه و جلوه عملی آن، حکومت جمهوری اسلامی است که علی‌رغم مخالفتها و کارشکنی و سنگ‌اندازیهای فراوان در این راه، تحقق عملی بخود گرفت و امید است که زمینه ساز حکومت عدل جهانی حضرت مهدی(عج) باشد.

 

 

 

 

 

 

 

  

منبع:.http://www.bsharat.com/id/15m/m1.html