نقش محبت در تعلیم و تربیت اسلامى چیست؟
سه شنبه 96/04/13
از جمله مسائلى که در مورد تعلیم و تربیت اسلامى مطرح است، مسئله محبت و نقطه مقابل آن، خشونت است. البته نقطه مقابل محبت، معمولاً بغض است، ولى اثر محبّت، احسان و نرمى است و اثر بغض، خشونت و سخت گیرى. مى دانیم که بعضى ها به چشم انتقاد به تعلیم و تربیت اسلامى نگریسته و گفته اند که در اسلام آن چنان که باید و به قدر کافى، روى مسئله محبت و اثرش که نرمى و احسان است تکیه نشده است و اگر در اسلام، مسئله محبّت، احسان و نرمش در مقابل انسان ها مطرح است، در مقابل، مسئله دشمن داشتن انسان ها و خشونت به خرج دادن و به یک معنا، بدى کردن هم مطرح است. باز مى دانیم، آن ها که زیاد روى محبت تکیه مى کنند، مسیحیان هستند. کشیش هاى مسیحى خیلى دم از محبّت مى زنند و مى گویند عیساى مسیح تنها به محبت دعوت مى کرد و در محبت هم میان اینکه افرادى که باید به آن ها محبت بشود، خدا پرست باشند یا نباشند، پیرو عیسى باشند یا نباشند [استثناء نمى کرد]، بلکه مى گفت به همه محبت کنید. در یکى از کتاب هاى تاریخ ادیان و شاید در یک مقاله اى که ترجمه شده بود، خواندم که یک جمله است که در همه ادیان بزرگ دنیا آمده است، در مسیحیّت هست، در دین یهود هست، در دین زرتشت هست، در دین اسلام هست، در دین بودا هست و آن این است که «براى دیگران همان را دوست بدار که براى خود دوست مى دارى و همان را دشمن بدار که براى خود دشمن مى دارى.» ما به این مضمون در اسلام [روایات] زیاد داریم، مانند: «اَحبِب لِلنّاسِ ما تُحِبُ لِنَفسِکَ وَ اکْرَه لَهُم ما تَکرَهُ لِنَفسَکَ؛1 براى مردم آنچه را دوست بدار که براى خود دوست دارى و بد بشمار براى مردم آنچه را براى خود بد مى شمارى.
? منابع:
1 .نهج البلاغه، نامه 3.
منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 352 و 353.
پیامبر از چه چیزی برای امتش می ترسید❓‼️
دوشنبه 96/04/12
امام علي عليه السّلام فرمودند:
ولَقد قالَ لي پیامبر اکرم ِ صلى الله عليه و آله: إنّي لا أخافُ على اُمَّتي مُؤمِنا ولا مُشرِكا ، أمّا المُؤمنُ فيَمنَعُهُ اللّه ُ بإيمانِهِ ، وأمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ اللّه ُ بشِركِهِ، ولكنّي أخافُ علَيكُم كُلَّ مُنافِقِ الجَنانِ ، عالِمِ اللِّسانِ ، يقولُ ما تَعرِفونَ ، ويَفعَلُ ما تُنكِرونَ؛
رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمودند: من براى امّتم نه از مؤمن مى ترسم و نه از مشرك؛ زيرا مؤمن را خداوند به واسطه ايمانش جلوگيرى مى كند و مشرك را خداوند به سبب شركش از پاى در مى آورد. امّا ترس من براى شما از منافق زبان بازى است كه مطابق اعتقادات شما سخن مى گويد و برخلاف آنچه معتقديد عمل مى كند.
منبع: نهج البلاغه: الكتاب 27
عزّت نفس
یکشنبه 96/04/11
مفضّل با فشار سخت زندگی روبرو شده بود، فقر و تنگ دستی، داشتن قرض و مخارج سنگین زندگی او را آزار می داد، در محضر امام صادق (ع) لب به شکایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح کرد.
“فلان مبلغ قرض دارم، فلان مشکل دارم، متحیّرم چه کنم و…."خلاصه در آخر کلامش از امام صادق(ع) در خواست دعا کرد . امام (ع) به کنیزش دستور دادند یک کیسه اشرافی که منصور برای وی فرستاده بود بیاورند.
بعد این کیسه را در اختیار مفضّل قرار می دهد، مفضّل رو به امام(ع) خطاب کرده می گوید: “آقا مقصودم آنچه در حضور شما گفتم دعا بود.
حضرت می فرمایند :"بسیار خوب دعا هم می کنم، امّا این را بدان؛ هرگز سختی های خود را برای مردم تشریح نکن اولین اثرش این است که وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شکست یافته ای، در نظر ها کوچک می شوی و شخصیّت و احترامت از میان می رود “
منبع: شهید مطهری، داستان راستان ص17
اثر استغفار
یکشنبه 96/04/11
امـام باقر عليہ السلام :
هر كس پس از نماز واجب قبل از آنكه پاى خود را حركت دهد، اين استغفار را سه بار بگويد، خدا گناهان او را بيامرزد هر چند در كثرت، مانند كف دريا باشد.
« اَسْتَغْفِرُ اللّه َ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، ذُو الْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ وَ اَتُوبُ اِلَيْه» ← سه مرتبه
منبع: (الكافى: 2/ 521 ـ الباقيات الصالحات، تعقيبات مشتركه، سوّم/47)
ازبرکات اهل بیت(ع)
شنبه 96/04/10
امام حسین علیه السلام…
پيامبر صلى الله عليه و آله: بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم… وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛
به وسيله من هشدار داده شديد؛
و به وسيله على (عليه السلام) هدايت مىيابيد؛
و به وسيله حسن (عليه السلام) احسان مىشويد؛
و به وسيله حسين (عليه السلام) خوشبخت مىگرديد و بدون او بدبخت.
بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند.
منبع: البرهان فی تفسیر القرآن، ج3 ، ص232