برکات وجودمقدس پیامبر(ص) در بیانات مقام معظم رهبری
… مبارکترین مولودی که در طول تاریخ متولّد شده است، وجود مقدّس نبیّ مکرّم اسلام صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم است. این برکات، از لحظه ولادت شروع می شود؛ این عجیب هم نیست. حضرت عیسی علیه الصّلاةوالسّلام در آغاز ولادت فرمود: «و جعلنی مبارکاً این ما کنت». مبارک بودن خود را از اوّلین ساعات یا اوّلین روزهای ولادت اعلام کرد. در مورد پیامبر ما نیز همین طور است.
آنچه تواریخ ثبت کرده اند که کنگره کاخ کسری فرو ریخت، یا آتشکده قدیمی خاموش شد - و از این قبیل علائم و نشانه هایی که ثبت شده است - اینها همه مبشّرات برکات وجود این موجود عظیم است. هر آنچه در این عالم بر اساس حاکمیت شرک و کفر و استبداد و ظلم و تفرقه بین آحاد انسان وجود داشته است، باید به برکت وجود این انسان والا و ممتاز و بی نظیر، بتدریج زایل شود. آنچه آن بزرگوار در مقام عمل و مجاهدت برعهده گرفت، سنگین ترین بخش این کار بود. شروع این راه و آغاز این دعوت، مهمترین بخش این کار محسوب می شد.
اشکال دنیای آن عصر این بود که آحاد مردم و طبقات جامعه در همه جای عالم، به حاکمیت غیر خدا، به حاکمیت طاغوتها، به حاکمیت ظلم و به اختلاف طبقات خو گرفته بودند. چه کسانی باید در مقابل این مظاهر بایستند؟ قاعدتاً مظلومان. وقتی مظلومان خودشان هم باور می کنند که باید حاکمیت ظلم مستقر باشد، امید اصلاح از بین میرود. بیدار کردن مردم، بیدار کردن دنیا و بیدار کردن بشریّت، کار بزرگ پیامبر اکرم و دعوت نبوی بود؛ «ان هو الّا ذکر للعالمین». این ذکر است، یاد است، تذکّر است، هشدار است، بیدارباش برای همه بشر است. آن جایی که خودِ آن بزرگوار متصدّی و متحمّل این بیدارباش شد، جزو سخت ترین جاها بود. تعصّبها، قبیله گریها، مسائل شخصی و فردیتهای گوناگون، کار آن بزرگوار را دشوار میکرد. آن حضرت مجاهدت سختی را متحمّل شد، تا توانست این بن بست بشری را باز کند و این صخره عظیم را بشکافد. بعد از آن تا امروز، هر کس هر حرکتی کرده است، به دنبال آن بزرگوار و در ادامه آن راه و با کمک ضرب دست این انسان والا بوده است.
** بهره مندی دانش و تمدن بشری از شخصیت و تعالیم اسلام
فقط هم مسلمانان نیستند که از تعالیم نبوی بهره گرفته اند. دانش امروزِ دنیا، تمدّن امروزِ دنیا، معرفتی که امروز در این دنیا هست و پیشرفت کاروان بشر، مرهون وجود اوست. این معنا، ادّعای ما مسلمانان نیست. همه مورّخان و افراد با انصاف، قبول دارند که پیدایش بیداری علمی در دنیای اسلام، موجب شد که این بیداری از طریق رفت و آمدها، حتّی با کشورگشاییها و با جنگهایی که آنها کردند، به نقاط دیگر جهان هم منتقل شود. معارف و تفکّرات بشری و این چیزهایی که امروز انسانها به آن توجّه دارند - مثل حقوق انسان، مثل آزادی انسان، مثل مساوات افراد بشر، مثل برادری انسانها - همه هدیه های این انسان والاست. در اسلام، آنچه بر این حرکت عظیم مترتّب شد، تشکیل نظام اسلامی بود. این تعالیم فقط برای آن نبود که بیاید مردم را موعظه کند؛ بلکه برای این بود که شکل و قالب نظام بشر را طوری ترتیب دهد که حرکت در آن قالب به سمت این هدفها آسان باشد و موانعی وجود نداشته باشد؛ و آن همان نظام اسلامی است.
امروز بحمداللَّه جوامع اسلامی به اهمیت نظام اسلامی واقف شده اند. در طول سالهای متمادی، نویسندگان و گویندگان بزرگ و دلهای فراوانی به این سمت متوجّه شده اند. بیداری اسلامی شروع شده است؛ جوامع اسلامی به اهمیت این ذخیره ای که در اختیار آنهاست، واقف شده اند؛ البته به همین نسبت هم دشمنی های دشمنان اسلام زیاد شده است. مرتّب مشغول تفرقه افکنی و اختلاف اندازی بین ملتهای مسلمانند تا با تحریک قومیتها و ملیتها و عِرقها و تعصّبها، هر گروهی را به سمتی بکشند. این نشان دهنده آن است که دشمن فهمیده است آگاهی اسلامی و بیداری اسلامی در محیط مسلمان نشین عالم، کار خود را میکند. حقیقت هم همین است. یقیناً همین احساس، ملتهای اسلامی را به سمت نظام اسلامی و به سمت تشکیل امّت واحده اسلامی خواهد کشاند؛ این یک آینده حتمی است. این دشمنیها هم اثری ندارد. نیروی اسلام بالاتر از این حرفهاست؛ کمااین که در ایران اسلامی، نقطه ای که هیچ کس تصوّر آن را نمی کرد، همین بود که نیروی عظیم اسلامی توانست مردم را متّحد کند؛ دلها را به هم نزدیک نماید؛ ایمان اسلامی را پشتوانه این حرکت قرار دهد و یک نظام اسلامی را در این جا به وجود آورد. این امری است که اتّفاق افتاده است.
منتقدان نظام جمهوری اسلامی، می گردند نقطه ضعفها را پیدا می کنند. شاید بعضی نقطه ضعفها را ما بیشتر از منتقدان بدانیم. انسان عیوب خودش را بیشتر از دیگران می داند. مسأله این نیست که جمهوری اسلامی آیا نقطه ضعف دارد یا ندارد - البته که دارد - مسأله این است که با وجود این نقطه ضعفها، کاری انجام گرفته است و حادثه ای اتّفاق افتاده است که این حادثه، بزرگترین حادثه در طول تاریخ چند قرن اخیر در دنیای اسلام است؛ یعنی ایجاد حکومت اسلامی؛ حاکمیت احکام دین؛ حاکمیت ارزشهای اسلام؛ بلند شدن پرچم قرآن و تشکیل جامعه بر اساس معارف اسلامی. این مهمّ است. البته - بلاشک - نقطه ضعف هم وجود دارد. این ضعفها و کوتاهی های ماست که خودش را بر این جامعه و بر نظام اسلامی تحمیل می کند. باید بکوشیم ضعفهای خود را کم کنیم و نظام اسلامی را تقویت و کامل نماییم. آنچه که دشمن نمی خواهد، مسلمانان باید به آن توجّه کنند. اصل قضیه این است.
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط یارقیه در 1395/09/25 ساعت 12:31:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |