حجاب از دیدگاه شهید مطهری و هیچکاک (قسمت اول)

 

ده سال پس از شهادت استاد مطهری، انتشارات صدرا کتابی منتشر کرد که حاوی حاشیه‌هایی بر کتاب مسئله حجاب بود و پاسخهایی که به آنها داده شده بود؛ به نام «پاسخهای استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب». اهمیت کتاب دوم از آن جهت بود که نشان‌دهنده‌ی حواشی و واکنشهای قشر خاصی از مذهبیون جامعه و بیانگر فضایی که کتاب او‌ّل یعنی «مسئله حجاب» در آن شکل گرفته بود، است. متن حاضر اشاراتی به این دو کتاب دارد. پراکندگی و عدم تمرکز اشارات متن نیز ناشی از پراکندگی نقدها یا به قول استاد «بهانه‌ها»یی است که طرح شده است.

انتشار کتاب مسئله حجاب در میان دو قشر متجدد و سنتی بازتاب داشت. تأثیر زیادی روی قشر متجدد گذاشت به‌طوری که تعداد قابل‌ توجهی از بانوان به اصطلاح متجدد که خیال می‌کردند پوشش اسلامی با تحصیل و پیشرفت قابل جمع نیست و از سوی دیگر در وجدان خود، به خاطر بی‌حجابی ناراحت بودند، به حجاب اسلامی رو آوردند و آثار این کتاب در جامعه، خصوصاً دانشگاهها به سرعت ظاهر شد. این کتاب در میان برخی افراد سنتی هم بازتاب داشت. برخی از آنها معتقد بودند که این کتاب چون حجاب را منحصر به چادر ندانسته است؛ بنابراین موجب بی‌حجابی خواهد شد. می‌گفتند حرفهای استاد مطهری همه درست و مطابق با فقه اسلامی است، ولی نباید گفته شود که وجه و کفی‍ّن مستثنی است و حجاب به شکلی غیر چادر نیز ممکن است، زیرا موجب سوءاستفاده خواهد شد. ولی استاد مطهری معتقد بودند که باید اسلام را آن‌طور که هست به مردم معرفی کنیم، نه چیزی به آن اضافه کنیم و نه چیزی از آن کم کنیم، به تعبیر دیگر اسلام را بدون آرایش و پیرایش عرضه کنیم، آن‌گاه فطرت حقیقت‌جوی انسانها به سوی آن جذب خواهد شد.

تعریف می‌کردند که وقتی استاد مطهری در یکی از مساجد منبر می‌رفت، فردی اعتراض کرده بود که چرا این فرد را به این مسجد دعوت کرده‌اید؟ با آمدن او نور این مسجد می‌رود! این کسی است که کتاب مسئله حجاب را نوشته است!
این کتاب در فضایی منتشر شد که از طرفی سیاست رژیم شاه مبتنی بر ترویج فحشاء و بی‌بند و باری و اسلام‌زدایی از ایران بود، چنان‌که بر ناسیونالیسم ایرانی نیز تکیه می‌کردند، و از طرف دیگر کمونیستها و مجاهدین خلق بر بی‌پایگی حجاب و بر اختلاط مرد و زن و دختر و پسر تأکید داشتند. رژیم شاه تبلیغ می‌کرد که تحصیل با تدی‍ّن قابل جمع نیست خصوصاً برای بانوان، ولی این کتاب راهی را با برهان و استدلال پیش پای بانوان قرار داد که این دو را قابل جمع معرفی می‌کرد و از سوی دیگر می‌گفت حتی اگر ملاک، ناسیونالیسم ایرانی و ایران باستان باشد، در ایران باستان نسبت به اسلام، حجاب سخت‌تری برای بانوان قرار داده بودند.

کتاب که منتشر شد، یک نسخه‌اش را دست گرفته بودند و رفته بودند پیش آقا (امام خمینی قدس) که این شاگردتان نصف تهران را با این کتابش بی‌حجاب کرد. آقا هم در جوابشان فقط یک جمله گفته بود، همان جمله خودشان با یک تفاوت کوچک، به جای بی‌حجاب گفته بود باحجاب.

شما فریب خورده‌اید
ذیل عنوان «چهره و دو دست (وجه و کفی‍ّن)» نوشته بود: «… لزومی ندارد زن الزاماً به درون خانه رانده شود و پرده‌نشین باشد؛ بلکه صرفاً باید هر نوع لذت جنسی اختصاص داشته باشد به محیط خانواده و کانون اجتماع باید پاک و منزّه باشد… بنابراین زن می‌تواند هر نوع کار از کارهای اجتماعی را عهده‌دار شود.»

یکی از شاگردان استاد در حاشیه نوشته بود: «رعایت این فلسفه، وقتی امکان دارد که زن محصور در خانه باشد و الّا هر چه پای زن به اجتماع بیشتر باز شود؛ زمینه برای تمتّعات عمومی و زنا فراهم‌تر می‌گردد… هیچ‌گاه طبقه عفیف و متدین مردم به حجاب ایراد نمی‌گیرند؛ همیشه ایرادگیری‌ها از ناحیه مردم نانجیب یا فریب‌خورده‌های آنان است. دکتر […] در مطبش یک مینی‌ژوپ‌پوش درجه‌ی یک را به‌عنوان سکرتر استخدام می‌کند و در جلسات آقای مطهری شرکت می‌کند و منافقانه اظهار می‌کند که به اسلام پایبند است و آقای مطهری هم فریب او و امثال او را می‌خورد.»

استاد جواب داده بود:
«در پایین صفحه نوشته‌اید دکتر […] (که شما را معالجه کرده است) منافق است. آری این است پاداش کسی که بیش از ده سال، صمیمانه به فکر و روح شما خدمت کرده است و آن است پاداش کسی دیگر که به تن شما (و ظاهراً بدون ویزیت) خدمت کرده است. شما چگونه به شخصی به صرف اینکه یک گناه مرتکب شده و زنی مینی‌ژوپ‌پوش استخدام کرده، تهمت نفاق می‌زنید و چه مجوزی دارید؟! این نسبتها حرام است و موجب فسق. آنچه من در این حواشی می‌بینم؛ آن‌قدر خالی از موازین اخلاقی است که گاهی تردید می‌کنم، جواب بگویم….

ادامه دارد……

منبع:http://peivandweb.blogfa.com/post-5447.aspx

 

وظايف منتظران از ديدگاه قرآن

 زمين هيچ‌گاه از حجت الهي خالي نبوده است. همه مردم در هر عصر و زماني با حجتي از حجت‌هاي الهي سروكار داشته‌اند و همچنين در روز قيامت هم هر امت و گروهي به دنبال امامي كه آن را پذيرفته است خواهد رفت، اين حقيقتي است كه قرآن كريم به ما ‌آموخته است.

يوم ندعُو كل اناس بامامهم: “روز قيامت” روزي است كه هر امتي را به امامش فرا مي‌خوانيم. (سوره اسرا 71)

پس از آنجايي كه امر شناخت امام زمان عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف و ياري رساندن به ايشان مهم‌ترين وظيفه در زندگي مردم در هر زماني بوده به صورتي كه پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه: هر كسي بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده.»
ما هم بايد به دنبال شناخت اماممان و ياري‌رساني به آن حضرت باشيم.

در ادامه به شناخت ياران امام مهدي عجل‌الله و اعمالشان در زمان غيبت، وظايف خودمان در اين دوران و حقوق حضرت بر ما از ديدگاه قرآن كريم خواهيم پرداخت.

قرآن كريم در سوره مائده، آيه 54 مي‌فرمايد: «پس به زودي خداوند گروهي را مي‌آورد كه آنان را دوست مي‌دارد و ايشان هم دوستدار خدايند. در برابر مومنان فروتن و در برابر كافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مي‌كنند و از ملامت هيچ سرزنش‌كننده‌اي نمي‌هراسند.»

ما براي رسيدن به اين درجات چه ويژگي‌هايي بايد داشته باشيم؟ ياران حضرت مهدي عجل‌الله چه ويژگي‌هايي دارند؟

اولين ويژگي، عبادت و پارسايي: در اين مورد امام صادق(ع) مي‌فرمايند: «آنان مرداني شب‌زنده‌دار هستند كه شب را به عبادت مي‌گذرانند و به هنگام نماز زمزمه‌اي همچون صداي زنبور دارند.» (بحارالانوار)

دومين ويژگي، قدرت و تلاش: اميرالمومنين در اين مورد مي‌فرمايند: «اصحاب مهدي جوان‌اند، سالخورده‌اي در ميان آنها نيست مگر به مقدار سرمه در چشم و نمك در غذا.» (الغيبه- شيخ طوسي)

سومين ويژگي، ايمان و بصيرت: امام صادق(ع) در اين مورد فرموده‌اند: «مومناني كه خداوند، مهدي را در ميان آنها به پا مي‌دارد، افراد برگزيده و شايسته قضاوت و حكومت و در دين فقيه هستند.»

همچنين دلبستگي و فرمانبرداري از امام مهدي(عج) از ديگر ويژگي‌هاي ياران ايشان است. قرآن كريم كه وسيله هدايت خداوند براي هر كسي كه خود خداوند بخواهد است، وظايفي براي ما در دوران غيبت مشخص و همچنين حقوق امام مهدي بر ما را نيز بيان مي‌فرمايد:

…ان اشكر لي ولوالديك‌…: ‌سپاسگزار من و پدر و مادرت باش (سوره لقمان آیه 14)

مهربان‌ترين پدر دنيا از ابعاد گوناگون، حقوق فراواني به ما دارد كه توجه به آنها ما را در انجام وظايف موفق مي‌كند. برخي از اين حقوق اين چنين‌اند:

حق پدري: پدر حقيقي هر زمان، امام و پيشواي الهي در آن روزگار است. چنان‌كه پيامبر اكرم خود و اميرالمومنين را دو پدر امت معرفي نموده‌اند. (امالي شيخ صدوق) امام رضا (ع) در اين مورد مي‌فرمايند:

«امام دوست سازگار و پدر دلسوز و برادر تني و مادر مهربان نسبت به فرزند كوچك خويش است.» (كافي)

حق هدايت و تعليم: هدايت خداوند از سوی پيامبران و امامان به مردم جهان مي‌رسد. از اين رو هادي و معلم الهي در زمان ما حضرت مهدي است. امام عصر ارواحنا فداه همه حقوق يك معلم بر شاگرد و يك هادي بر هدايت‌ شده را بر مومنان دارند. حق نعمت و.‌.‌. نيز از ديگر حقوق امام مهدي (عج) نسبت بر ماست.

حال، با همه اين تفاسير وظيفه ما نسبت به اماممان در زمان غيبت اين حضرت چيست؟ چه كارهايي منجي بشريت را شاد و چه كارهايي اين امام مهربان و دلسوز را مي‌رنجاند؟ چگونه مي‌توانيم در برابر حقوقي كه پدر مهربانمان نسبت به ما انجام مي‌دهد از ايشان سپاسگزاري کنیم؟

اي افراد باايمان، تقوا پيشه كنيد و با راستگويان همراه شويد. (سوره توبه، آيه 119)

وظيفه اول ما؛ محبت: قرآن كريم محبت وعلاقه‌مندي به اهل بيت پيامبر اكرم (ص) را بر هر مسلماني واجب دانسته:

قل لا اسالكم عليه اجرا الا الموده في القربي (سوره شوري آیه 23)

يقيناً در عصر حاضر در بين وابستگان رسول خدا شخصيتي چون امام زمان (عج) وجود ندارد كه از هر كس ديگر به آن حضرت نزديك‌تر باشد.

وظيفه دوم ما؛ دعا: هر كسي دوستدار امام زمان (عج) باشد تحمل غم هجران اين حضرت در دوران غيبت براي او سخت و طاقت‌فرسا خواهد بود، همچنين خود حضرت فرموده‌اند: «براي تعجيل در ظهور، زياد دعا كنيد كه اين كثرت دعا، گشايش كار شما خواهد بود.»

وظيفه سوم ما؛ انتظار: بزرگ‌ترين عمل و والاترين عبادتي كه براي ما در اين زمان امكان‌پذير است انتظار ظهور آن امام مهربان است.

رسول خدا (ص) در همين رابطه فرموده‌اند: «بزرگ‌ترين عمل امت من، انتظار فرج است [و سخت ترین کار نیز].»

وظيفه چهارم ما؛ پيوند: وظيفه هر شيعه در زمان غيبت اين است كه پيوند و محبت خود را نسبت به امامش هميشه در دل داشته باشد و به امام خويش معتقد و به ياد ايشان باشد. قرآن كريم با اشاره به اين مسئله مي‌فرمايد: «اي ايمان‌آورندگان! صبر و استقامت كنيد و با يكديگر پيوستگي محكم داشته باشيد و پرهيزكار باشيد، اميد است كه رستگار شويد.» (آل‌عمران آیه 200)

امام باقر(ع) اين آيه را اين گونه تفسير مي‌كنند: «بر انجام واجبات صبر پيشه كنيد و در برابر دشمن شكيبا باشيد و با امامي كه چشم به راهش هستيد، پيوستگي داشته باشيد.»

منبع: موسسه قرآني نداي ملكوت

 

سبک زندگی؛ طلبگی از زبان آيت‌الله مجتهدي تهراني


سبک زندگی؛ طلبگی

می‌خواهید طلبه شوید و در حوزه‌های علمیه به تحصیل علوم دینی بپردازید؟خب، باید خودتان را برای یک سبک زندگی جدید آماده کنید.
زندگي طلبگي، يك زندگي كاملا علمي است، اين يعني بايد واقعا علاقه‌مند بود و بعد وارد اين حيطه شد. طلبه از بدو ورود به حوزه، وارد دنياي علم مي‌شود و در مسير رشد حوزوي خود، به دنياهاي مختلفي از علوم وارد مي‌شود و از هر علمي، نصيب و توشه‌‌اي برمي‌‌گيرد. اينجا نكاتي درباره زندگي طلبگي از زبان آيت‌الله مجتهدي تهراني بيان كرده‌ايم كه بايد همين ابتداي كار آويزه گوشتان كنيد تا بتوانيد در اين مراكز علمي موفق باشيد.
• اخلاق داشته باشيد
طلبگي فقط خواندن چند كتاب نيست، رشد مراتب انساني است كه براي روحانيون اهميت دارد. آيت‌الله‌مجتهدي تهراني در اين‌باره مي‌نويسد: «حاج شيخ عبدالكريم حائري (رضوان خدا بر او باد) را در حرم امام حسين(ع( ديدند كه گريه مي‌كند و به امام مي‌‌گويد: «آقاجان من مجتهد شده‌ام ولي مي‌خواهم آدم بشوم… ما در فكر آدم شدن نيستيم، دعا كنيد آدم شويم و بميريم، برسيم و بميريم، كال نميريم.
فرداي روز قيامت، شما را به‌خاطر طي نكردن مراتب تحصيل در حوزه شماتت نخواهند كرد اما به‌خاطر آدم نبودن چرا. واقعا چه معني مي‌دهد كه آدم مجتهد بشود ولي اخلاق نداشته باشد و يك مجتهد بداخلاق بشود كه مردم بترسند پيش‌ا‌ش بروند؟


ادامه »

​توصیه هایی طلایی برای جلوگیری از بیماری ها از زبان پرفسور سمیعی:

توصیه هایی طلایی برای جلوگیری از بیماری ها از زبان پرفسور سمیعی:
اگر حسا بی اعصاب تان به هم ریخته، موز بخورید.
اگر می خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زردآلو بخورید.
اگر فشارخون تان بالاست، کشمش بخورید.
اگر از سرو صدای معده رنج می برید، ماست بخورید.
اگر بیش از حد سرفه می کنید، عسل بخورید.
اگر همیشه احساس خستگی می کنید، فلفل دلمه ای قرمز بخورید.
اگر می ترسید سرطان معده بگیرید، کلم بخورید.
اگر مشکل یبوست دارید، انجیر بخورید.
اگر دارای مشکلات گوارشی هستند، ریحان بخورید.
اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید.

آیا شکست آمریکا در طبس، از امدادهای غیبی بود؟

پنجم اردیبهشت، سال‌روز شکست مفتضحانه آمریکا در صحرای طبس بود. عملیاتی حساب شده که شیطان بزرگ به زعم خود موفقیت خود را در آن بالای ۹۰درصد می‌دانست و حساب همه چیز را کرده بود، به غیر از امدادهای غیبی و دست الهی را.
پس از آن‌که نیروهای آمریکایی در سفارت‌خانه آمریکا به اتهام جاسوسی دست‌گیر شدند، آمریکا از هر فرصتی برای آزادی آن‌ها استفاده می‌کرد، تا این‌که به این بهانه عملیاتی طراحی کرد تا علاوه بر آزادسازی آن‌ها به اهداف شوم دیگری نیز دست یابد. در این حمله قرار بود نظامیان آمریکا با هدایت نیروهای تصفیه نشده ارتش ایران و بر اساس طرحی منسجم و بی‌نقص با هلی‌کوپتری عازم ورزشگاه امجدیه تهران شوند و پس از آزادسازی گروگان‌ها سایر اهداف خود نظیر بمباران بیت امام در جماران، بمباران مرکز نگهداری مهمات، سپاه، حزب ریاست جمهوری و… را نیز اجرا کنند.
همه چیز برای یک پیروزی تمام‌عیار مهیا بود. ۹۵ نیروی کماندو آموزش دیده با تجهیزات نظامی بسیار قوی در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۵۹ درست دو هفته بعد از قطع ارتباط یک جانبه آمریکا با ایران و تحریم ایران به لحاظ اقتصادی و سیاسی، در شبی آرام و مهتابی، ۱۴ بالگرد و هواپیما در صحرای طبس در حال فرود و مهیای اجرای نقشه‌ای شوم بود که به ناگاه توفانی از شن به هوا خواست و دید خلبانان را به حدی ضعیف کرد که دو بالگرد با یکدیگر برخورد کردند و ‌آ‌تشی مهیب در صحرای طبس برپا شد و بدین ترتیب عملیات از پیش برنامه ریزی شده، با شکستی مفتضح برای آمریکا و دولتمردان آمریکایی رغم خورد[1]

ادامه »