ابعاد کرامت ار دید نهج البلاغه

از منظر نهج البلاغه، کرامت دارای ابعاد گوناگون است:
1. کرامت الهی
حضرت امیر(ع) در چند فراز از کلمات دلنشین خود در نهج البلاغه به کرامت خداوند اشاره می فرمایند. کرامت الهی به معنای دقیق آن «مجد و عظمت و بزرگواری خالق نسبت به مخلوق، یعنی تبلور عشق و علاقۀ صانع نسبت به مصنوع و مراتب علاقه مندی به موجودی که نماینده و جانشین او است». ایشان در فرازهایی از نامۀ خویش به محمد بن ابی بکر، اصل کرامت الهی را مورد تأکید قرار دادند. در این نامه، ضمن توصیۀ وی به خدمت‌گزاری و خوش‌رویی با مردم، آمده است:
«فإنّ الله تعالی یسائلکم معشر عباده عن الصغیرة من أعمالکم والکبیرة، والظاهرة والمستورة، فإن یعذّب فأنتم أظلم وإن یعف فهو أکرم»؛ خداوند از شما بندگان دربارۀ اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید، اگر کیفر دهد، شما استحقاق بیش از آن را دارید و اگر ببخشد از بزرگواری و کرم او است.
ایشان هم‌چنین در توضیح آیۀ 6 سورۀ انفطار می فرماید:
«وتمثل فی حال تولیک عنه إقباله علیک یدعوک إلی عفوه و یتغمّدک بفضله وأنت متولّ عنه إلی غیره فتعالی من قوی ما أکرمه»؛ یاد آر که تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی به تو دارد و تو را به عفو خویش می خواند، و با کَرَم خویش می پوشاند! در حالی که تو از خدا بریده به غیر او توجه داری! پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا.
ایشان هم‌چنین یکی از ابعاد کرامتِ الهی را، برآورده کردن حاجات انسانها دانسته و خاطر نشان می کنند:
«إذا کانت لک إلی الله حاجة… سَلْ حاجتک، فإنّ الله أکرم من أن یسأل حاجتین، فیقضی إحداهما ویمنع الاُخری»؛ هرگاه از خدای سبحان درخواستی داری،… حاجت خود را بخواه؛ زیرا خدا بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، یکی را بر آورد و دیگری را باز دارد.
2. کرامت اسلامی
یکی دیگر از ابعاد کرامت از دیدگاه نهج البلاغه، «کرامت اسلامی» است. از دیدگاه امام علی(ع)، مصداق اتمّ «کرامت اسلامی» همانا وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) است که با بعثتِ کرامت بخش خود، بزرگی و کرامتِ اسلام و مسلمین را رقم زد. ایشان در خطبه ای که در شهر کوفه ایراد کردند، ثمرات بعثت پیامبر(ص) را یادآور می شوند:
«وقد بلغتم من کرامة الله لکم منزلة تکرم بها إماؤکم، وتوصل بها جیرانکم، ویعظمکم من لا فضل لکم علیه ولا ید لکم عنده…»؛ مردم! از سر نعمت بعثت پیامبر(ص) و لطف خداوند بزرگ به مقامی رسیده اید که حتی کنیزان شما را گرامی می دارند، و به همسایگان شما محبت می کنند. کسانی برای شما احترام قائلند که شما از آن ها برتری نداشته و بر آن ها حقّی ندارید؛ کسانی از شما می ترسند که نه ترس از حکومت شما دارند و نه شما بر آن ها حکومتی دارید.
حضرت(ع) در خطبه ای که در روزهای اول خلافت، در مدینه ایراد فرمودند، این اصل (کرامت اسلامی) را مورد تأکید قرار می دهند:
«ان الله خصّکم بالاسلام، و استخلصکم له، وذلک لأنّه اسم سلامة، وجماع کرامة اصطفی الله منهجه» : همانا خداوند متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزید، زیرا اسلام نامی از سلامت است، و فراهم کنندۀ کرامت جامعه می باشد، راه روشن آن را خدا برگزید، و حجت های آن را روشن گردانید.
ایشان هم‌چنین با تأکید مجدد بر «کرامت بخش» بودنِ وجود حضرت محمد(ص)، می فرمایند:
«… جعله الله لرسالته، وکرامة لاُمّته، وربیعاً لأهل زمانه و رفعة لأعوانه و شرفاً لأنصاره»؛ … خداوند، پیامبر(ص) را ابلاغ کنندۀ رسالت، افتخار آفرین امت، چونان باران بهاری برای تشنگان حقیقت آن روزگاران، مایۀ سربلندی مسلمانان، و عزت و شرافت یارانش قرار داد.
3. کرامت ملکوتی «فرشتگان»
کرامت ملکوتی یا همان کرامت فرشتگان، از دیگر مواردی است که در نهج البلاغه بدان اشاره شده است. حضرت(ع) در خطبه ای در بیان ویژگی های فرشتگان می فرمایند:
«أنشأهم علی صور مختلفات و أقدار متفاوتات… تسبح جلال عزته، لا ینتحلون ما ظهر فی الخلق من صنعه، و لایدعون أنّهم یخلقون شیئاً معه ممّا انفرد به. بَلْ عِبَادٌ مُکْرَمُونَ‏ * لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ‏ »؛ خداوند فرشتگان را در صورت های مختلف و اندازه های گوناگون آفرید و بال و پرهایی برای آنها قرارداد، آن ها که همواره در تسبیح جلال و عزت پروردگار به سر می برند، و چیزی از شگفتی های آفرینش پدیده ها را به خود نسبت نمی دهند، و در آنچه از آفرینش پدیده ها که خاص خدا است، ادعایی ندارند؛ «بلکه بندگانی بزرگوارند، که در سخن گفتن از او پیشی نمی گیرند و به فرمان الهی عمل می کنند».
امام(ع) هم‌چنین، فرشتگان را مأموران ویژۀ خداوند در جهت ثبت اعمال انسان ها دانسته و از آنان با عنوان «حفظة کراماً»؛ گمارندگان و ثبت کنندگان کریم و بزرگ، یاد می کنند.
4. کرامت انسانی
در نهج‌البلاغه نیز، کرامت انسانی مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان ابتدا در تشریح چگونگی خلقت انسان ها می‌فرمایند: «خداوند بزرگ، خاکی از قسمت های گوناگون زمین، از قسمت های سخت و نرم، شور و شیرین، گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد، و با افزون رطوبت، چسبناک گردید، که از آن، اندامی شایسته، و عضوهایی جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید. آن را خشکانید تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معین و سرانجامی مشخص، اندام انسان، کامل گردید. آن گاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرف نماید. به انسان اعضا و جوارحی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آن ها را در زندگی به کار گیرد. قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشایی، و بویایی، و وسیلۀ تشخیص رنگ ها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگ‌های گوناگون، و چیزهای همانند و سازگار و نیروهای متضاد، و مزاج های گوناگون، گرمی، سردی، تری و خشکی قرار داد».

صفحات: 1· 2

مسح پا از نوک انگشت یا روی پا؟

برکات وجودمقدس پیامبر(ص) در بیانات مقام معظم رهبری

مبارکترین مولودی که در طول تاریخ متولّد شده است، وجود مقدّس نبیّ مکرّم اسلام صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم است. این برکات، از لحظه ولادت شروع می شود؛ این عجیب هم نیست. حضرت عیسی علیه الصّلاةوالسّلام در آغاز ولادت فرمود: «و جعلنی مبارکاً این ما کنت». مبارک بودن خود را از اوّلین ساعات یا اوّلین روزهای ولادت اعلام کرد. در مورد پیامبر ما نیز همین طور است.

آنچه تواریخ ثبت کرده اند که کنگره کاخ کسری فرو ریخت، یا آتشکده قدیمی خاموش شد - و از این قبیل علائم و نشانه هایی که ثبت شده است - اینها همه مبشّرات برکات وجود این موجود عظیم است. هر آنچه در این عالم بر اساس حاکمیت شرک و کفر و استبداد و ظلم و تفرقه بین آحاد انسان وجود داشته است، باید به برکت وجود این انسان والا و ممتاز و بی نظیر، بتدریج زایل شود. آنچه آن بزرگوار در مقام عمل و مجاهدت برعهده گرفت، سنگین ترین بخش این کار بود. شروع این راه و آغاز این دعوت، مهمترین بخش این کار محسوب می شد.

اشکال دنیای آن عصر این بود که آحاد مردم و طبقات جامعه در همه جای عالم، به حاکمیت غیر خدا، به حاکمیت طاغوتها، به حاکمیت ظلم و به اختلاف طبقات خو گرفته بودند. چه کسانی باید در مقابل این مظاهر بایستند؟ قاعدتاً مظلومان. وقتی مظلومان خودشان هم باور می کنند که باید حاکمیت ظلم مستقر باشد، امید اصلاح از بین میرود. بیدار کردن مردم، بیدار کردن دنیا و بیدار کردن بشریّت، کار بزرگ پیامبر اکرم و دعوت نبوی بود؛ «ان هو الّا ذکر للعالمین». این ذکر است، یاد است، تذکّر است، هشدار است، بیدارباش برای همه بشر است. آن جایی که خودِ آن بزرگوار متصدّی و متحمّل این بیدارباش شد، جزو سخت ترین جاها بود. تعصّبها، قبیله گریها، مسائل شخصی و فردیتهای گوناگون، کار آن بزرگوار را دشوار میکرد. آن حضرت مجاهدت سختی را متحمّل شد، تا توانست این بن بست بشری را باز کند و این صخره عظیم را بشکافد. بعد از آن تا امروز، هر کس هر حرکتی کرده است، به دنبال آن بزرگوار و در ادامه آن راه و با کمک ضرب دست این انسان والا بوده است.

** بهره مندی دانش و تمدن بشری از شخصیت و تعالیم اسلام

فقط هم مسلمانان نیستند که از تعالیم نبوی بهره گرفته اند. دانش امروزِ دنیا، تمدّن امروزِ دنیا، معرفتی که امروز در این دنیا هست و پیشرفت کاروان بشر، مرهون وجود اوست. این معنا، ادّعای ما مسلمانان نیست. همه مورّخان و افراد با انصاف، قبول دارند که پیدایش بیداری علمی در دنیای اسلام، موجب شد که این بیداری از طریق رفت و آمدها، حتّی با کشورگشاییها و با جنگهایی که آنها کردند، به نقاط دیگر جهان هم منتقل شود. معارف و تفکّرات بشری و این چیزهایی که امروز انسانها به آن توجّه دارند - مثل حقوق انسان، مثل آزادی انسان، مثل مساوات افراد بشر، مثل برادری انسانها - همه هدیه های این انسان والاست. در اسلام، آنچه بر این حرکت عظیم مترتّب شد، تشکیل نظام اسلامی بود. این تعالیم فقط برای آن نبود که بیاید مردم را موعظه کند؛ بلکه برای این بود که شکل و قالب نظام بشر را طوری ترتیب دهد که حرکت در آن قالب به سمت این هدفها آسان باشد و موانعی وجود نداشته باشد؛ و آن همان نظام اسلامی است.

امروز بحمداللَّه جوامع اسلامی به اهمیت نظام اسلامی واقف شده اند. در طول سالهای متمادی، نویسندگان و گویندگان بزرگ و دلهای فراوانی به این سمت متوجّه شده اند. بیداری اسلامی شروع شده است؛ جوامع اسلامی به اهمیت این ذخیره ای که در اختیار آنهاست، واقف شده اند؛ البته به همین نسبت هم دشمنی های دشمنان اسلام زیاد شده است. مرتّب مشغول تفرقه افکنی و اختلاف اندازی بین ملتهای مسلمانند تا با تحریک قومیتها و ملیتها و عِرقها و تعصّبها، هر گروهی را به سمتی بکشند. این نشان دهنده آن است که دشمن فهمیده است آگاهی اسلامی و بیداری اسلامی در محیط مسلمان نشین عالم، کار خود را میکند. حقیقت هم همین است. یقیناً همین احساس، ملتهای اسلامی را به سمت نظام اسلامی و به سمت تشکیل امّت واحده اسلامی خواهد کشاند؛ این یک آینده حتمی است. این دشمنیها هم اثری ندارد. نیروی اسلام بالاتر از این حرفهاست؛ کمااین که در ایران اسلامی، نقطه ای که هیچ کس تصوّر آن را نمی کرد، همین بود که نیروی عظیم اسلامی توانست مردم را متّحد کند؛ دلها را به هم نزدیک نماید؛ ایمان اسلامی را پشتوانه این حرکت قرار دهد و یک نظام اسلامی را در این جا به وجود آورد. این امری است که اتّفاق افتاده است.

منتقدان نظام جمهوری اسلامی، می گردند نقطه ضعفها را پیدا می کنند. شاید بعضی نقطه ضعفها را ما بیشتر از منتقدان بدانیم. انسان عیوب خودش را بیشتر از دیگران می داند. مسأله این نیست که جمهوری اسلامی آیا نقطه ضعف دارد یا ندارد - البته که دارد - مسأله این است که با وجود این نقطه ضعفها، کاری انجام گرفته است و حادثه ای اتّفاق افتاده است که این حادثه، بزرگترین حادثه در طول تاریخ چند قرن اخیر در دنیای اسلام است؛ یعنی ایجاد حکومت اسلامی؛ حاکمیت احکام دین؛ حاکمیت ارزشهای اسلام؛ بلند شدن پرچم قرآن و تشکیل جامعه بر اساس معارف اسلامی. این مهمّ است. البته - بلاشک - نقطه ضعف هم وجود دارد. این ضعفها و کوتاهی های ماست که خودش را بر این جامعه و بر نظام اسلامی تحمیل می کند. باید بکوشیم ضعفهای خود را کم کنیم و نظام اسلامی را تقویت و کامل نماییم. آنچه که دشمن نمی خواهد، مسلمانان باید به آن توجّه کنند. اصل قضیه این است.

صفحات: 1· 2

رژیم صهیونیستی به‌شرط مبارزه و اتحاد در۲۵سال آینده وجود نخواهد داشت

به گزارش پایگاه خبری - اطلاع رسانی حوزه های علمیه خواهران، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز(چهارشنبه) در دیدار دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه تأکید کردند: با وجود بحران آفرینی مستمر حامیان رژیم صهیونیستی برای به فراموشی سپرده شدن مسئله فلسطین، این سرزمین شریف به برکت مقاومت و مجاهدت ملت و گروههای فلسطینی، آزاد خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از انگیزه های ایمانی و روحیه ایستادگی در میان فلسطینی ها افزودند: تنها راه نجات قدس شریف، مبارزه و مقاومت است و دیگر راهها، بی سرانجام و عقیم است.

ایشان با ابراز خرسندی از طرح ده ماده ای جنبش جهاد اسلامی برای وحدت و مقاومت در مقابل صهیونیست‌ها افزودند: تأکید بر مبارزه، نفی کامل قراردادهای سازش، اصرار بر اتحاد گروههای فلسطینی و محکوم کردن تلاش برخی کشورهای مرتجع برای سازش با دشمن، از مفاد مهم این طرح است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه این طرح باید اجرایی شود خاطر نشان کردند: بی تردید کسانی هستند که مأموریت دارند مانع تحقق مفاد طرح ده ماده‌ای جنبش جهاد اسلامی شوند، بنابراین باید مراقب بود این طرح، برروی کاغذ نماند و در پس تحسین های اولیه و تاکتیکی، بتدریج فراموش نشود.

رهبر انقلاب عامل اصلی مشکلات فراوان منطقه را «مستکبر اعظم و شیطان اکبر» یعنی امریکا خواندند و با اشاره به دخالت شیطانهای کوچک منطقه در ایجاد بحرانهای موجود افزودند: هدف همه آنها این است که مسئله فلسطین در افکار عمومی منطقه کمرنگ شود و از یاد ملتها برود.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: جمهوری اسلامی با وجود درگیر بودن در برخی قضایای منطقه، همواره و به طور صریح اعلام کرده فلسطین مسئله اول دنیای اسلام است و به تکالیف خود در این زمینه عمل می‌کند.

ایشان با اشاره به وظایف «گروههای فلسطینی، علما، روشنفکران و نویسندگان عرب» در زنده ماندن مسئله فلسطین در افکار عمومی ملتها خاطرنشان کردند: باید برای «ایجاد فضای فکری و گفتمان عمومی در جهان اسلام، درباره اولویت قضیه فلسطین» تلاش مضاعفی شود به گونه ای که مسئولان سازشکارِ برخی کشورها از عکس العمل ملتها در هراس باشند.

حضرت آیت الله خامنه ای، با یادآوری تلاش امریکا و همراهان منطقه‌ای آن برای ایجاد حوادث گوناگون و وارد کردن عامل مذهب در بحرانها افزودند: برخلاف این تبلیغات، مردم سُنی حلب، موصل و شهرهای دیگر بدست تکفیریهای جنایتکار قتل عام شده و می‌شوند، بنابراین این بحرانها ربطی به شیعه و سُنی ندارد.

رهبر انقلاب سران گروههای تکفیری را همچون ائمه کفر خواندند و افزودند: یکی از مهمترین مسائل منطقه، مقابله همگانی با گروههای تکفیری نظیر داعش، جبهه النصره و دیگر گروهها است، چرا که در غیر اینصورت، به علت بحران آفرینی مستمر تکفیریها، مسئله فلسطین در حاشیه خواهد ماند.

حضرت آیت الله خامنه ای با ضروری خواندن مبارزه قاطع با نفوذ تکفیریها در فلسطین اشغالی افزودند: مأموریت این گروهها، ایجاد فتنه است و باید با هوشیاری و قاطعیت کامل با آنها مقابله کرد.

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان، پیروزی را «وعده تردید ناپذیر الهی در صورت استمرار مبارزه و تحمل سختی‌ها» خواندند و خاطرنشان کردند: دشمنی با جبهه حق، طبیعت مستکبران است بنابراین نباید از ادامه دشمنی‌ها دچار تعجب شد.

رهبر انقلاب ادامه مبارزه را نیازمند باز بودن چشمها و تحلیل صحیح از حوادث دانستند و  افزودند: این روش عقلا است و باید با هوشیاری کامل به مبارزه ادامه داد.

رهبر انقلاب اسلامی، با یادآوری توطئه‌های مستمر سلطه‌گران بر ضد جمهوری اسلامی ایران افزودند: ما با اطمینان قلبی به وعده یاری پروردگار، به تکالیفمان در همه زمینه‌ها عمل می‌کنیم و از مخالفت هیچ زورگویی نمی‌ترسیم.

حضرت آیت الله خامنه ای، جوان بودن جمعیت فلسطین را مهم برشمردند و با اشاره به اهمیت زنده بودن و حرکت کرانه باختری رود اردن افزودند: رژیم صهیونیستی همچنانکه قبلاً گفته‌ایم به شرط مبارزه همگانی و متحد فلسطینی‌ها و مسلمانان با صهیونیستها در ۲۵ سال آینده وجود خارجی نخواهد داشت.

ایشان مراقبت کامل از تلاش دشمنان برای ایجاد انشقاق و مشکلات داخلی در درون جنبش جهاد اسلامی را ضروری خواندند و افزودند: اهمیت جنبش جهاد اسلامی اکنون از گذشته نیز بیشتر است.

در این دیدار آقای رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین ضمن تشکر از مواضع شجاعانه و خردمندانه رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی و همچنین پشتیبانی و حمایتهای برادران حزب الله لبنان از آرمان و ملت مظلوم فلسطین، به اوضاع آشفته منطقه اشاره کرد و گفت: متأسفانه برخی دولتهای عرب از قضیه فلسطین دست کشیده و برای هم‌پیمانی با رژیم صهیونیستی از یکدیگر سبقت می‌گیرند.

آقای رمضان عبدالله، افزایش سرکوب ملت فلسطین و ادامه اشغال اراضی به‌دست صهیونیستها به‌ویژه در کرانه غربی را نتیجه همین اوضاع نابسامان دانست و با انتقاد از همکاری دولت خودگردان با رژیم صهیونیستی افزود: خوشبختانه جوانان فلسطینی امروز بیدار هستند و ابتکار عمل را به دست دارند و انتفاضه را دنبال می‌کنند.

دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین، ادامه محاصره بیش از دو میلیون فلسطینی در غزه و محروم کردن آنها از امکانات اولیه زندگی را از دیگر مشکلات خواند و گفت: جنبش جهاد اسلامی بر اساس طرح ۱۰ ماده‌ای که اخیراً منتشر کرد و مورد استقبال روشنفکران و نویسندگان جهان عرب نیز قرار گرفت، معتقد است تنها راه پیروزی، مقاومت در غزه و حمایت از انتفاضه در کرانه غربی است و دولت خودگردان نیز باید موافقتنامه اسلو را لغو شده اعلام کند.

آقای رمضان عبدالله با اشاره به افزایش چندین برابری توان رزمی گروههای مقاومت در مقایسه با جنگ ۵۱ روزه با رژیم صهیونیستی و ارتقاء برد و دقت موشکهای مقاومت، افزود: فلسطین، سرزمینی سرنوشت‌ساز است و تا حق صاحبان آن بازگردانده شود، منطقه آرام نخواهد گرفت.

فرق لقب وکنیه؟

كنيه نامي است كه به جهت اسم نبردن شخص به اسم كوچكش براي شخص انتخاب مي شود ونام بردن فرد به كنيه اش نوعي احترام محسوب مي شود در ابتداي كنيه معمولاً اب , ام و يا ابن وجود دارد ودر اكثر اوقات كنيه بر اساس نام فرزند بزرگتر انتخاب مي شود مانند ابوالحسن كه كنيه امير المؤمنين عليه السلام است هرچند در روايات دستور به انتخاب كنيه براي كودك شده است والزاما كنيه نبايد بر اساس نام فرزند باشد به همين جهت كنيه حضرت رضا ابا الحسن بوده در حالي كه آن حضرت تنها فرزندشان امام جواد بوده است , لقب بر اساس اوصاف بارز شخص انتخاب و گذارده مي شود , مانند امين وصادق , وتفاوت ان با كنيه در پيشوند اب وام ويا ابن است كه در ابتداي كنيه وجود دارد , كنيه ها معمولااز سوي خود ايمه براي فرزندانشان انتخاب مي شده ودر روايتي آمده است ما فرزندانمان را در كوكي برايشان كنيه انتخاب مي كنيم لكن القاب انها بيشتر اوقات از سوي ديگران براساس اوصاف انان گذارده ميشده همچون امين براي پيامبر ويا سجاد ويا زين العابدين براي امام چهارم .

آيا امام حسين(ع) فرزندي به نام عبدالله داشتند؟
در مورد اينكه آيا امام حسين فرزندي به نام عبدالله داشته اند ,برخي نام حضرت علي اصغر فرزندشير خوار امام حسين عليه السلام را عبدالله ذكر كرده اند واز اين فرزند امام با نام عبدالله رضيع يعني شير خوار ياد كرده اند ودريكي از زيارتها نيز از اين فرزند امام با همین نام وبا وصف رضيع ياد شده است , لكن همان گونه كه گفته شد الزاما نبايد امام فرزندي به نام عبدالله داشته باشند تا به ابو عبد الله ناميده شوند.

برچسب ها: لقب و كنيه القاب امامان(ع) فرزندان امام حسين(ع) عبدالله بن حسين(ع)

منبع:porseman.org

 
مداحی های محرم